منادی وحدت




ساده زیستی امام خمینی(ره)یکی از نقاط برجسته زندگی و مکتب ایشان است.  نوع زندگی امام متناسب با  جایگاه ایشان به عنوان رهبر یک کشور برای بسیاری از افراد قابل درک نیست.
در ادامه زوایایی این ساده زیستی در زندگی امام(ره) را در خاطرات اطرافیان با هم مرور می کنیم:


شما دست به یکی کردید تا مرا جهنمی کنید
آیت الله مسلم ملکوتی از شاگردان قدیمی حضرت امام (ره)بودند که توفیق درک محضر ایشان را در ایران و نجف داشته اند. ایشان که از نزدیک با بیت حضرت امام (ره)در نجف مرتبط بوده، درباره خانه امام (ره) در نجف و ساده زیستی ایشان دو خاطره خواندنی تعریف نموده است:
این منزل در شارع الرّسول قرار داشت و آقای شیخ نصر الله [خلخالی] آن را اجاره و تهیه کرده بود. این منزل دو طبقه داشت و در هر طبقه دو اتاق که مساحت هر کدام دوازده متر بود، وجود داشت. یکی از اتاق ها مخروبه بود و قابل استفاده نبود و چون آشپزخانه اش کوچک بود، ظروف و چراغ غذا را در حیاط می گذاشتند.
 
هنگام ورود امام(ره) به نجف، یکی از اطاق ها برای امام (ره)اختصاص یافت. . حضرت امام (ره)به مدت ۱۵ سال در این خانه اجاره ای مانند سایر طلاب معمولی زندگی کرد. بارها نزدیکان خواستند یک کولر بر یکی از اتاق ها نصب کنند، اما امام(ره) با لحن شدید فرمود: "شما دست به یکی کردید تا مرا جهنمی کنید." و مانع از این کار شد. تا اینکه پس از چند سال، دیگر به اصرار زیاد برخی اعاظم قبول کردند یک پنکه در آن گذاشته شود
 
اتاق بیرونی حضرت امام (ره)با زیلوهای فرسوده پوشیده شده بود. یک وقت برخی نزدیکان عرض می کنند: "این ها مناسب منزل شما نیست اجازه بدهید آنها را تعویض کنیم." امام(ره) در جواب می فرماید: "مگر منزل صدر اعظم است؟!" و اجازه تعویض نمی دهد.»
 (خاطرات آیت الله مسلم ملکوتی، چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحه ۱۸۵)

 

زیلو و عبای پشمی
آیت‌الله سیدهاشم رسولی محلاتی نیز در گفتگویی با فارس در جواب سوالی به این ساده زیستی اشاره می کنند.
از نحوه تدریس امام (ره)هم خاطراتی را بیان بفرمایید. ظاهراً سبک خاصی داشتند که همین سبک، عامل جذب بسیاری از طلاب به درس شده بود؟
بله، فکر می‌کنم بعد از سال 1330، امام (ره)درس خارج عمومی را شروع کردند. البته ایشان برای مرحوم شهید مطهری و عده‌ای دیگر، جلسات درس خصوصی در حجره ای در ضلع شرقی مدرسه فیضیه داشتند، اما درس خارج عمومی ایشان در مسجد سلماسی بود که صبحها درس فقه و عصرها درس اصول می‌دادند.
بعد از مدتی به درخواست عده‌ای از شاگردان، درس فقه به مسجد سه‌راه موزه منتقل شد، اما جلسات درس اصول در همان مسجد سلماسی تشکیل می‌شد. پس از رحلت مرحوم آیت‌الله بروجردی هر دو درس به مسجد اعظم منتقل شد.
کف مسجد سلماسی با زیلوی نازکی فرش شده و در زمستان‌ها، فضای مسجد خیلی سرد بود. یک روز یکی از شاگردان، عبای پشمی خود را در محل نشستن امام (ره)پهن کرد که امام (ره)روی زیلو ننشینند. حضرت امام (ره)وقتی این را دیدند، ناراحت شدند و عبا را کنار زدند و روی زیلو نشستند و تا پایان درس هم ناراحت بودند!


برای هریک از صورت و دستها فقط یک مشت آب

من وضو گرفتن امام خمینی(ره) را دیده ام ،درست مثل وضوی پیغمبر اکرم(صلی ا. علیه وآله وسلم) که در اخبار ذکر شده است که برای هریک از صورت و دستها فقط به یک مشت آب، اکتفا می کردند و با یک مرتبه شستن،وضو می گرفتند. امام (ره)در مقام فتوا هم برخلاف بسیاری از مجتهدین،می فرمودند:بیش از یک مرتبه شستن، استحباب ندارد و افضلِ وضوها،وضوی پیغمبر(ص) است که با یک مشت آب و یک مرتبه شستن، وضو می گرفتند.

آیت ا.قدیری(از کتاببرداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2،ص108)

 

درفاصلة بجا آوردن اعمال وضو،شیر آب را می بستند

من بارها ناظر وضو گرفتن امام خمینی(ره) بوده ام و دیده ام که ایشان درفاصلة بجا آوردن اعمال وضو،شیر آب را می بندند و در موقع وم، دوباره باز می کردند تا مبادا آب اضافی از شیر، خارج شود.گاهی می دیدم که اگر آقا ،آب می خوردند، باقیماندة آب لیوان را خـالی نمی کردند بلکه کاغـذی روی آن می گذاشتند تا بعـدا از آن اسـتفاده کنند؛ برای امام (ره)، ماندن و گرم شدن آب مساله ای نبود.

 

مرضیه حدیده چی(از کتاببرداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2،ص108)

اتاق بیرونی حضرت امام(ره) با زیلوهای فرسوده پوشیده شده بود. یک وقت برخی نزدیکان عرض می کنند: "این ها مناسب منزل شما نیست اجازه بدهید آنها را تعویض کنیم." امام در جواب می فرماید: "مگر منزل صدر اعظم است؟!" و اجازه تعویض نمی دهد. مثلا اگر شیر آبی چکه می کرد

امام(ره) نسبت به اسراف ،خیلی حساس بودند؛ مثلا اگر شیر آبی چکه می کرد، تحمل نمی کردند و با زنگی که نزدیک ایشان بود خبر می کردند که بیایید این شیر را درست کنید که آب هدر نرود.
سیدرحیم میریان(از کتاببرداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2،ص107)

 

اگر می شود دوباره استفاده کرد.

امام (ره)درمورد اسراف نکردن،خیلی تاکید می کردند.مثلا می گفتند:یک دانه دستمال کاغذی را اگر می شود علاوه بر یک بار،دوباره مصرف کرد،دور نیندازید. و لیوان آب را تا حدی پر کنید که می خواهید بخورید.

یکی از نوه های امام (ره) از کتاببرداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2،ص109

 

از هرچیز ، حداکثر استفاده اقتصادی

امام(ره) از هرچـیز به اندازة حداکثر اسـتفاده اقتصادی می کردند،از قلم حداکثر استفاده را می کردند.همانطور که حضـرت علی(علیه السلام)فرموده اند که سرقلم را نازک بگیرید و خط هارا به هم نزدیک بنویسید. ایشان در زندگی خود این مطلب را پیاده کرده بودند ، مثلا آنچه از نامه ها که برای ایشان می رسید، چون معمولا از کاغذهای پستی استفاده شده بود و مقداری از آن درحد دو صفحه یا بیشتر مفید بود و روی پاکت ، به غیر از آدرس و عنوان، جای سفید زیادی بود، از تمام این کاغذها و حتی پاکت- ها استفاده می کردند و یادداشت های مقدمتا علمی خودشان را روی آنها می نوشتند! اینقدر توجه به مسائل اقتصادی داشتند که بعضی از آقایان، آن نوشته ها را هنوز دارند.

آیت ا.حسن صانعی از کتاببرداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2،ص110

 

امام (ره)خیلی مقید بودند

امام (ره)خیلی مقید بودند که اسراف نشود. یعنی چراغ اتاق مطالعه شان را نمی گذاشتند در غیر وقت مطالعه ،روشن باشد.چراغ راهرو را روشن نمی کردند، می گفتند:از آن طرف نمی توانم خاموشش کنم روشن می ماند. یک دستمال کاغذی را دو قسمت می کردند و به صـورت نصـفه اسـتفاده می کردند. باقیماندة آب لیـوان را دور نمی ریختند؛ می گفتند: اسـراف است. یک چـیزی روی آن
می گذاشتند.

از کتاببرداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2،ص110

 

استفاده شخصی از تلفن های دفتر،ممنوع

بارها امام (ره)به افرادی که در دفتر هستند، به طورخیلی جدی اخطار فرموده اند که راضی نیستم از تلفن های دفتر برای کارهای شخصی تان استفاده کنید. در منزل امام(ره)، حتی یک چراغ اضافه، روشن نمی ماند. بعضی مواقع، امام(ره)،وقتی که مشغول ملاقات با شخصیت ها و افراد بودند و به طور اتفاقی متوجه می شدند که مثلا چراغ دستشویی، بی جهت روشن است، بدون آنکه به دیگران امر کنند،خودشان بلند می شدند و آن را خاموش می کردند. و یا در موقع وضو، یک قطره آب اضافی مصرف نمی کنند و حتی فاصله بین شستشوی دست راست و چپ، شیر آب را می بندند.

حجت الاسلام انصاری کرمانیاز کتاببرداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2ـ ص111

 

اگر از غذایی چیزی می ماند

ظهرها که ناهار می آوردم برای امام(ره)، اگر از غذایی چیزی می ماند، می گفتند که اینها خوبه، اینها را نگهدار برای بعد. اینقدر توجه می کردند.

خانم ربابه بافقی از کتاببرداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2ـ ص117

 

سادگی مراسم عروسی

خانم(همسر امام) تعریف می کرد مراسم عروسی مابسیارساده برگزارشد.کل اثاثیه امام(ره)،گلیمی بود و یک دست رختخواب و یک چراغ خوراک پزی دوفتیله ای و یک قوری و استکان نعلبکی ویک عدد قابلمه خیلی کوچک ،تا اینکه بعد از یکی دو سال اثاثیه ای که از پدر امام(ره) به ارث رسیده بود آقای پسندیده به امانت نزد خود نگاه داشته بودند ، برای امام(ره) فرستادند.
خانم می گفتند آنها هم اثاثی نسبتا قدیمی بود . مقداری ظروف خیلی قدیمی وچند تکه فرش قدیمی که نسبتا کهنه بودند . مجموعا زندگی امام (ره)یک زندگی طلبگی اما نسبتا آبرومند بود





انقلاب اسلامی

بررسی یک واقعه‌ی بزرگ تاریخی که قرار است آینده را متحول کند، وقتیکه هنوز زمان زیادی از وقوع آن نگذشته، احتیاج به نبوغ، پختگی و خبرگی فراوان دارد. بلاشک مهمترین و بزرگترین واقعه‌ی عصر حاضر، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینیقدسسرهالشریف است. شناخت صحیحِ آن، مستم داشتن دیدی فراتر از آمارها و گزارشها و نگاهی فرای، انقلابی و مکتبی است. کسی میتواند تحلیل جامعی ارائه کند که در طول عمر پرماجرای انقلاب، پیوسته با آن همراه و اساس نظام فکریاش، منطبق بر اساس نظام فکری معمار بزرگ انقلاب باشد.

در مراسم بزرگداشت نخستین دهه‌ی انقلاب اسلامی» در ۱۲ بهمن ۱۳۶۷، حضرت آیتالله ای، ریاست جمهور وقت، سخنرانی تاریخی ای در هتل لاله‌ی تهران و در جمع فرهیختگان و اندیشمندان داخلی و میهمانان خارجی به یادگار میگذارند که زوایای مهم انقلاب اسلامی در آن تبیین میشود.

متن حاضر، مختصری از بیانات معظم له در مراسم بزرگداشت نخستین دهه​ی انقلاب اسلامی» سال ۶۷ می باشد. همچنین بیانات کامل این مراسم در گفتاری با عنوان عصر انقلاب اسلامی» منتشر شده است.

۱۳۹۶ / ۱۱ / ۱۱بخش اول: انقلاب اسلامی ضرورتی برای احیای اسلام

* قرن نوزدهم، قرن مقابله‎ی با دین

همه میدانند که قرن نوزدهم، قرن مقابله‌ی با دین و تحقیر دین بود؛ هر دینی. قرنی بود و فصلی بود که بشر خواست با تکیه‌ی بر انسانگرایی و خِرَدگرایی، اعلام کند که از دین بینیاز است، و این اعلام آنچنان خشن و غیرمؤدبانه و غیرمنطقی انجام گرفت که آثار تخریبی آن در تمام جوامع بشری که پایبندیای به دینی داشتند، محسوس شد.

در همین قرن نوزدهم بود که استعمار چهره‌ی خشن خودش را در دنیا نشان داد، و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین و کشورهای عقبافتاده‌ی تقریباً سراسر دنیا، بهنحوی از انحا، مدتها زیر شلاق استعمار و زیر چکمه‌ی خشن استعمار قرار گرفت.

استعمارگران

در منطقه‎ی اسلامی، استعمار هدف خودش را مقابله‌ی با اسلام ـ بهعنوان یک اندیشه‌ی مانع و رادع از وصول استعمار به اهداف خودش ـ قرار داد. تاریخِ مبارزات و استعمار مردم هند، تاریخ ایران، تاریخ آسیای مرکزی، تاریخ شمال آفریقا ـ مصر ـ و برخی از کشورهای دیگر، بهطور کامل حاکی از این است که استعمار اروپایی در این مناطق، مبارزه‌ی با اسلام را بهعنوان یکی از هدفهای حتمی و قطعی خودشان قرار دادند. بهخصوص در منطقه‌ی نزدیک آسیا، یعنی ایران، افغانستان، ترکستان و هند،

تمداران آن روزِ انگلیس، صراحتاً این را اعلام میکنند که باید با اسلام در این مناطق مبارزه کرد و آن را نابود کرد.

* طرح استعمار در جوامع اسلامی برای اسلام زدایی

لُرد کرزُن

در اواخر قرن نوزدهم، لُرد کرزُن معروف که قدرتِ مطلقه‌ی منطقه‌ی هند و خلیجفارس در برههای از زمان بود، در کتاب خودش نوشت:

حیات انگلیس بدون تصرف این منطقه و بهخصوص هند، امکانپذیر نیست» و نایبالسلطنه‌ی هند، لُرد آلِنبُرو نیز گفت: تا وقتی مسلمانها در هند حضور دارند، امکان سیادت مطلق انگلیس بر هند امکانپذیر نیست.»

انگلیسی ها این را از روی تجربه میگفتند؛ آنان مسلمین را هم در هند و هم در افغانستان تجربه کرده بودند. هم در منطقه‌ی قفقاز و هم در آسیای مرکزی مسائلی حادث شده بود که اطلاعش را داشتند؛ میدانستند که عامل و عنصر اصلی برای مقابله‌ی با استعمارِ انگلیس در این منطقه، اسلام است. لذا شروع کردند به اسلامزدایی.

* وم مطالعه‌ی تاریخ منطقه توسط روشنفکران مسلمان

روشنفکران مسلمان، تاریخچه‌ی اسلامزدایی در منطقه‌ی آسیای غربی یا آسیای میانه، منطقه‌ی هند، ایران، افغانستان را با دقت نگاه کنند، ببینند استعمار ـ که در این منطقه استعمارِ انگلیس یکهتاز بود و در بعضی از مناطق، روس ـ در این مناطق با اسلام چه کار داشت، و نسبت به اسلام چگونه فکر میکرد،

و تأثیرات آن حرکات وسیع و همهجانبه و پولهای زیادی را که خرج کردند، بر روی جریان فکر اسلامی در این منطقه مطالعه کنند و مشاهده کنند.

اقبال لاهوری

البته در این خلال روشنفکران و اصلاحگرانی از قبیل سیدجمالالدین و محمد عبدُه پدید آمدند، و بسیاری از روشنفکران در ایران، مصر و بالاخره اقبال لاهوری در هند، فهمیدند که دارد چه اتفاق میافتد. این فریادی را که شما در کلمات اقبال مشاهده میکنید، فریادِ مصیبت یک انسان آگاه و روشنفکر است که مشاهده میکند اسلامش را دارند چهجور از دستش میبرند.

سید جمال الدین اسدآبادی

حرکات وسیع سیدجمالالدین در مصر، ایران، هند، اروپا و عثمانی، همه ناشی از این احساس خطر بسیار حادّی است که آن روز، دشمنِ اسلام طراحی و برای آن پولهای بسیاری را خرج میکرد و متفکرین زبدهای را به این کار میگماشت. تعداد کنفرانسهایی که در آن، درباره‌ی اسلام فکر میشد، در کشورهای اروپایی بهمراتب بیشتر از مجالسی است که علمای اسلام، در سطوح بالا برای بازشناسی اسلام و تحقیقات تشکیل میدادند.

میشود گفت که:

استعمار یک نقشه‌ی بلندمدت برای حذف و محو اسلام از کل مناطق اسلامی بهدست آورد؛ طرحی که آمیزهای بود از تلاش ی و تلاش فرهنگی و تلاش اجتماعی و تلاش نظامی.

تاریخ معاصر ، یعنی تاریخ نیم قرنِ اولِ قرن بیستم، کاملاً حاکی و نمایشگر این استراتژی وسیع و همهجانبه است.


رهبر انقلاب تذکر دادند

کار غلط یکسان‌سازی قبور شهدا

حضور مقام معظم رهبری در مرقد امام خمینی (ره)

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: یکی از کارهای بدی که بعضی از مدیران گارهای شهدا انجام می‌دهند، این کار غلط یکسان‌سازی قبور شهدا است.

به گزارش ایسنا، حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر انقلاب صبح امروز پس از زیارت مزار شهدای بهشت زهرای تهران با بیان این این که یکی از کارهای بدی که بعضی از مدیران گارهای شهدا انجام می‌دهند، این کار غلط یکسان‌سازی قبور شهدا است» افزودند: این [جا] خوب است؛ همین درست است، بیایند صاحبان این شهدا، پدرانشان، مادرانشان، فرزندانشان، همسرانشان، علامتی داشته باشند، عکسی داشته باشند، این خوب است. این شکل، شکل طبیعی است. هیچ ومی ندارد که ما این [علامت‌ها] را صاف کنیم، به خیال اینکه می‌خواهیم زیباسازی کنیم. زیبایی هر جایی و هر چیزی به حَسَب خودش است؛ زیبایی انسان، زیبایی باغ، زیبایی قبرستان، زیبایی هر چیزی را باید به حَسَب خودش محاسبه کنیم.

در آستانه دهه فجر و چهلمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله ‌ای صبح امروز (چهارشنبه) در مرقد مطهر امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضور یافتند و با قرائت نماز و قرآن، یاد آن عزیز سفر کرده را گرامی داشتند.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با حضور بر مزار شهیدان گرانقدر آیت الله بهشتی، رجایی، باهنر و شهدای حادثه هفتم تیر، علوّ درجات آنان را از درگاه خداوند متعال مسألت کردند.

حضرت آیت الله ‌ای سپس در گار شهیدان انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، شهیدان مدافع حرم و شهدای حج سال ۱۳۶۶ حضور یافتند و با درود به ارواح پاک مجاهدان راه حق، برای استمرار نزول رحمت و نصرت الهی بر ملت بزرگ ایران در آستانه ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی، دعا کردند.

هم‌چنین صبح امروز رهبر انقلاب بر سر مزار شهدای عملیات جنایت‌بار منافقین در سال ۱۳۶۱ موسوم به عملیات مهندسی» حضور یافتند.

۲۴ مرداد ۱۳۶۱ سازمان تروریستی منافقین در راستای اهداف پلید خود و در پی ضربات متعدد اطلاعاتی و امنیتی اقدام به ربایش و شکنجه سه تن از پاسداران کمیته انقلاب اسلامی می‌کنند.

در این اقدام که به تعبیر سرکردگان سازمان منافقین عملیات مهندسی نامگذاری گردید، با هدف تخلیه اطلاعاتی برادران پاسدار اقدام به وحشیانه‌ترین و نامتعارف‌ترین شکنجه‌ها اعم از سوزاندن اعضای بدن، کندن پوست سر، شکستن دندان‌ها و درآوردن چشم، ریختن آب جوش و … به طور زنده نموده و در نهایت پیکر نیمه‌جان این سربازان وطن را در اطراف تهران زنده‌به‌گور می‌کنند.

انتهای پیام


امام خمینی و خانواده

امام خمینی

کتاب "هم نفس بهار" که به بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(ره) در مورد خانواده می پردازد برای چهارمین بار توسط موسسه چاپ و نشر عروج منتشر شد.

به گزارش تبیان، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، مقدمه این اثر به قلم خانم دکتر زهرا مصطفوی دختر گرامی حضرت امام خمینی(ره) نگارش یافته است.

ایشان در رابطه با پدر بزرگوارشان می نویسند: چهره مهربان خمینی کبیر در تشعشع رهبری خردمندانه اش از چشمان تیزبین پژوهشگران پوشیده و ابعاد گوناگون شخصیت امام(ره) تحت الشعاع رهبری ایشان کمتر مورد توجه قرار گرفته است و جلوه ی اندیشه و رفتار امام مانع از آن بوده تا سعه وجودی ایشان -آن چنان که شایسته است- برای شیفتگان راه ایشان آشکار گردد.

چهره مهربان خمینی کبیر در تشعشع رهبری خردمندانه اش از چشمان تیزبین پژوهشگران پوشیده و ابعاد گوناگون شخصیت امام تحت الشعاع رهبری ایشان کمتر مورد توجه قرار گرفته است

ایشان ضمن اظهار امیدواری بر بیان و ثبت یادهای امام ادامه داده است: تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) نتیجه تلاش طاقت فرسای محققینی است که با درک صحیح اهمیت منابع مکتوب و ماندگاری آن، سعی کرده اند تا نانوشته های تاریخ را از زبان یاران امام به رشته تحریر در آورند و در این راه خستگی و کم لطفی ها را به جان خریده اند تا از منابع اصیل خاطرات بهره ببرند و آنها را در اختیار جویندگان حقیقت قرار دهند.

فصل اول این اثر با عنوان دیدگاه ها در ابتدا شمه ای از مرتبت حضرت زهرا را از دیدگاه فرزندش حضرت امام خمینی(ره) بیان کرده و سپس مقام و کرامت زن و توجه و اهتمام به نهاد خانواده و اهمیت و شرافت مادری را مورد توجه قرار داده است.

در فصل دوم نیز که به خاطرات اختصاص دارد سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(ره) در مورد خانواده از زبان فرزندان، خانم طباطبایی( عروس امام) و نوه ها و دوستان و یاران بیان شده است.

فصل سوم به نامه های خانوادگی حضرت امام خمینی(ره) به اعضای خانواده شان اختصاص دارد و در فصل چهارم نیز که "در خانه امام(امام و همسرش)" نام دارد سفارشات، نامه ها و خاطرات حضرت امام خمینی(ره) در رابطه با همسرشان گردآوری شده است.

این اثر "دوست داشتن" و مهمتر از آن "ابراز محبت"، "کمک و همکاری درخانه"، گذشت و فداکاری، زبان تشکر و قدردانی و . را با تکیه برسیره حضرت امام خمینی(ره)، این اسوه حسنه، آموزش می دهد.

گفتنی است، چاپ اول این کتاب در سال 1387 منتشر شده بود.


حقوق بشر از منظر امام خمینی (ره)

از گذشته تا به حال حقوقدانان بر سر این مسئله اتفاق نظر داشته اند که همواره بشر صرف نظر از وجود دین و مذهب،نژاد و تفکر از حقوق و تکالیفی بر خوردار است که دسته بندی این اصول به ایجاد شاخه ای از حقوق به عنوان حقوق بشر منجر شده است.
باید توجه نمود تا امروز اتحاد نظری در خصوص تعریف حقوق بشر ایجاد نشده و همواره از دو دیدگاه توحید محور و انسان محور به این مهم نگریسته شده است و این دو دیدگاه فارغ از صحیح و غلط بودن دستاوردهای مهمی را نیز به ارمغان آورده است.
به طور مثال ایجاد سازمان ملل متحد و تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر یکی از دستاوردهای بین المللی بشری جهت ارتقاء و حفظ شخصیت انسانی و جامعه بشری بوده است، اما توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که این اعلامیه نه از لحاظ نظری و نه از لحاظ عملی فاقد تضمین و ضمانت اجرا است و این خود ضعف بسیار بزرگی در این خصوص است که بررسی آن در این یادداشت نمی گنجد، از سوی دیگر تعریف و آگاهی بخشیدن به عموم مردم در خصوص حقوق بشر و بررسی این مسئله با عنایت به منابع دینی و الهی توسط یگانه مرد تاریخ معاصر ما یعنی حضرت امام خمینی (ره) که بی تردید فردی عالم چه در حوزه نظر و چه در حوزه عمل بوده است سرمنشاء بسیاری از تحولات در این حوزه بوده که بررسی آن خالی از لطف نیست.
وجود ضمانت اجرایی نظریات حقوق بشری الهی و اسلامی که تضمین خود را از مکتب اسلام می گیرد خود مهمترین نکته در خصوص اجرای آن است، از دیگر سو امام خمینی (ره) با عملی سازی اندیشه مترقی ولایت فقیه باعث شد تا از هر سو و بُعد بتوان حقوق بشر را رصد و اجرا نمود، البته لازم به تذکر است که ممکن است در اجرا و حفاظت از این حقوق دچار لغزش و اشتباه شویم اما بی گمان این لغزش به علت عیب ذاتی نظریات حقوق بشر اسلامی نیست بلکه این خطا به خاطر عاملان اجرایی آن است که آن هم به علت عدم معصومیت این افراد در تحلیل و اجرا است.
بدیهی است ایجاد یک حکومت در گستره مرزهای جغرافیایی بدون شناخت، تایید و تضمین حقوق و آزادی های فردی امری ناممکن است، حال این شناخت خود به دو صورت متصور است، نخست شناخت و تعریف حقوق بشر انسانی که این شناخت در هر بازه زمانی قابلیت تغییر دارد، به گونه ای که دولت مردان می توانند با توجه به ت های کلان اتخاذی خود آن را رعایت و یا نادیده انگارند و در تحلیل و تفسیر آن آزادی عمل بسیاری را خواهند داشت تا بدانجا که این آزادی تفسیر ممکن است خود تهدید و تحدید کننده حقوق بشر باشد، دوم، تعریف و معرفت دینی نسبت به این قضیه می باشد که می بایست بر مبانی شرع مقدس انجام پذیرد، این شناخت و تحدید حدود غیر قابل تغییر و تحلیل فردی است، لذا دارای تضمین اجرای شرعی بوده و حاکمان و دولت مردان به هیچ صورت توانایی تغییر آنرا جهت رسیدن به امیال خود ندارند، امام خمینی (ره) با عنایت به شناخت جهان پیرامون خود و با تسلطی که بر شرع مقدس داشت توانست حاکمیتی را بنیان گذاری نماید که اصل و دغدغه آن همانا حقوق بشر بوده است البته نه حقوق بشر انسان محور بلکه حقوق بشر خدا محور، حقوقی که ضمانت اجرای آن نه تنها وابسته به فرد نیست بلکه این امکان را دارد که بتواند به صورت بسیار گسترده فارغ از تفکرات گوناگون بشری پیاده سازی گردد. نظریات عالمانه و حکیمانه امام خمینی در خصوص حق آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی شرکت در انتخابات عمومی، آزادی احزاب ی، تساوی عمومی در برابر قوانین، حقوق ن و اقلیت های مذهبی، نیز روشهای تضمین اجرای نظام حقوق بشر و آزادیهای عمومی آن به صورت اتم و اکمل در منابعی چون صحیفه امام و یا حتی وصیت نامه امام خمینی قابل مطالعه و تامل است.
درواقع امام خمینی (ره) معتقد است حکومت و دستگاهی می تواند ادعای حمایت، حفاظت و حضانت از حقوق بشر را داشته باشد که خود را در پیشگاه خداوند متعال مسئول و پاسخگو بداند، لذا برای همین است که ایشان ابداً تعاریف حقوق بشر انسانی را مشروع و قانونی نمی داند حتی اگر مطابق برخی از نظرات الهی باشد، زیرا که اصل و اساس آن در ابتدای تدوین غیر الهی و ناپاک بوده است حتی اگر هدف چنین تفکری در ظاهر سالم و درست باشد اما قابلیت اجرا را نخواهد داشت و البته این تفکر صحیح است زیرا که ما معتقدیم حتی اگر ادله ای صحیح بر حقانیت امری وجود داشته باشد اما نحوه کسب آن مشروع نباشد غیر قابل استناد و پیگیری است، که این مهم به درستی در تفکرات این عالم جلیل القدر نمایان است.
در هر حال به نظر می رسد تفکر و تعمق در اندیشه های امام خمینی (ره) ،آن هم در سطوح عالی حوزه و دانشگاه امری لازم و واجب باشد، زیرا که ما معتقدیم باید هرچه سریعتر علوم انسانی، به طور واقع اسلامی گردد و مهمترین این رشته ها در علوم انسانی رشته حقوق و گرایش های مختلف آن از جمله حقوق بشر است که بی تردید با وجود منابع و تفکرات و نظریات عالی فقیهانی چون امام خمینی (ره) این امر می تواند به صورت بسیار سریع به سر منزل مقصود برسد

امام خمینی:حجاب اجباری نیست!


عکس ها و فیلم های به جا مانده از دوران مبارزات انقلابی مردم ایران در قبل از 22 بهمن 57، نشانگر آن است که ن بسیاری در این انقلاب حضور داشتند که مقید به حفظ حجاب نبودند، هر چند تعدادشان بسیار کمتر از ن محجبه ای بود که در فعالیت های انقلابی مشارکت داشتند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، در ماه های نخست، نسبت به ن، درباره حجاب، محدودیت های خاصی اعمال نمی شد.


در رومه های آن ایام، تیترهای فراوانی از قول مسوولان انقلاب وجود دارد که تصریح کرده اند اجباری در باره حجاب وجود ندارد. حتی در یکی از شماره های رومه اطلاعات به نقل از دادستان کل انقلاب آمده است که "مزاحمان خانم های  بی حجاب، ضد انقلابی هستند."

بارها و بارها مسأله‌ی حجاب و حکم شرعی آن توسط نویسندگان محترم، مطابق نظر فقهای شیعه بیان شده و حکم وجوب ضروری آن برای ن مسلمان بیان گردیده، اما عده‌ای با انتخاب گزینشی سخنان مرحوم آیت‌الله طالقانی و امام خمینی (ره)در اوائل شکل‌گیری نظام اسلامی و عدم تبیین شرایط حاکم در آن زمان، قصد دارند این مساله‌ی مهم را در حاشیه قرار داده و از سخنان ایشان، آنچه مقصود خودشان هست، برداشت کنند!

به همین مناسبت بی جهت ندیدیم که قسمتی از نظرات امام(ره) را پیرامون اام حجاب مرور کنیم و آن را مجددا یادآوری نماییم.

پیروزی انقلاب اسلامی و جنجال بر سر حجاب اجباری

بحث حجاب اجباری از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه بسیاری از فعالان ی و اجتماعی قرار گرفت و روزهای سرد 15 تا 27اسفند سال 57 با تنور این مسئله به شدت داغ شد.

حضرت امام(ره) در این روزها در اقدامی با صلابت از وضعیت حجاب در ادارات دولتی گلایه کردند و خواستار سامان دهی فوری به این اوضاع شدند.

ایشان در این باره فرمودند:

الآن وزارتخانه‏ ها- این را میگویم که به دولت برسد، آنطورى که براى من نقل مى‏ کنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامى نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه‏هاى اسلامى نباید زن هاى (بى حجاب) بیایند، زنها بروند اما با حجاب باشند. مانعى ندارد بروند اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى باشند.»

در آن روزها بسیاری از مذهبیون بر این باور بودند که حجاب مدنظر امام صرفا چادر» است که تلاش آیت الله طالقانی نیز در تصحیح این طرز تفکر برای عموم جامعه بود

پس از این اعلام نظر امام بود که واکنش برخی از گروه ها به تندترین شکل ممکن بروز کرد و تجمعات و راهپیمایی ها در اعتراض به این موضع امام آغاز گردید.

صبح روز چهارشنبه(یک روز پس از اعلام نظر امام) در دانشکده‌ فنی تهران، کمیته‌ی برگزاری روز جهانی زن مراسمی را برگزار کرد و ن معترض به حجاب اجباری در دانشگاه تهران تجمع کردند. آن‌ها شعار می‌دادند: می‌جنگیم علیه حجاب اجباری» و زن آزاده حجاب فطری دارد.» مردانی هم بیرون از دانشگاه جمع شدند و شعار می‌دادند: ای زن به تو این گونه خطاب است، بهترین زینت زن حفظ حجاب است.»

متاسفانه پس از اعلام نظر امام، برخی از نیروهای مذهبی با برداشت نادرست از جمله امام، بر این باور بودند که حجاب مد نظر امام تنها چادر است و این موضوع موجب گشت تا در برخی از موارد برخورد تندی حتی با خانم های مانتویی داشته باشند.

این مسئله موجب گشت که آیت الله اشراقی با اظهار نظر خود تا حد زیادی به تنقیح افکار عمومی بپردازد و اینگونه بیان دارد که:

باید قوانین اسلام مو به مو به قدر امکان اجرا بشود. معنای حجاب اسلامی هم چادر نیست. چادر یکی از مصارفش این است که البته بهتر خانم‌ها را می‌پوشاند. مردم هم نباید هرج و مرج ایجاد کنند و باید در نهی از منکر، منکر را با منکر دیگر دفع نکرد. این اسلام نیست.»

جنجال ها پیرامون این مسئله همچنان ادامه داشت که یک اظهار نظر از سوی آیت الله طالقانی و تایید نظر ایشان از سوی امام خمینی موجب سوء تفاهم فراوان گشت.


نظر جنجالی آیت الله طالقانی و تایید حضرت امام

آیت الله طالقانی در تاریخ 20 اسفند 57 در مصاحبه ای اعلام می کنند که:

حجاب اسلامی حجاب شخصیت و وقار است و هیچ اجباری هم در مورد آن در کار نیست.مسلما نظر امام هم به مصلحت ن ما و هم خواهران و دختران ماست و هم مطابق با موازین اصول دین مبین اسلام است. حجاب یک مسئله‌ی سنتی و تاریخی است در عمق تاریخ ما و تاریخ شرق. اشتباه می‌کنند خانم‌های ما که اگر یک روسری روی سرشان بگذارند این‌ها از حیثیت آن‌ها کم خواهد شد. حجاب ساخته‌ی من و فقیه و این‌ها هم نیست، نص صریح قرآن است. آیه‌ی حجاب برای شخصیت دادن به ن است. آیا این مانع از آن است که کار اداری داشته باشند؟ نه. مانع از این است که کار فرهنگی داشته باشند؟ نه. به شرطی که در راه خدمت باشد. اصل مسئله این است که هیچ اجباری هم در کار نیست و مسئله‌ی چادر هم نیست.»

حضرت امام نیز در پاسخ به در پاسخ به یک خبرنگار زن فرانسوی که درباره‌ی مسئله‌ی حجاب و اعتراض ن ایرانی پرسیده بود، پاسخ داد: همان نظراتی که آقای آیت الله طالقانی فرمودند، مورد نظر من و صحیح است.»

بسیاری با توجه به اجباری نبودن اجبار در نظر آیت الله طالقانی و تایید نظر ایشان توسط امام خمینی، به این نتیجه رسیده اند که حجاب از منظر امام خمینی نیز اجباری نبوده است!

اما این افراد به چند نکته مهم توجه نکرده اند؛ اول اینکه مرحوم طالقانی در ابتدای مصاحبه خود اعلام نموده اند که نظر حضرت امام(پیرامون اامی بودن حجاب) هم به مصلحت جامعه است و مطابق با موازین دین بنابر این آیت الله طالقانی نیز ابتدائا نظر پیشین حضرت امام را پذیرفته بودند.

بارها و بارها مسأله‌ی حجاب و حکم شرعی آن توسط نویسندگان محترم، مطابق نظر فقهای شیعه بیان شده و حکم وجوب ضروری آن برای ن مسلمان بیان گردیده، اما عده‌ای با انتخاب گزینشی سخنان مرحوم آیت‌الله طالقانی و امام خمینی (ره)در اوائل شکل‌گیری نظام اسلامی و عدم تبیین شرایط حاکم در آن زمان، قصد دارند این مساله‌ی مهم را در حاشیه قرار داده و از سخنان ایشان، آنچه مقصود خودشان هست، برداشت کنند!



اگر مسلمین وحدت کلمه داشتند، امکان نداشت اجانب بر آن‌ها تسلط پیدا بکنند.

حضرت امام خمینی (ره) می فرمایند:

اگر مسلمین وحدت کلمه داشتند، امکان نداشت اجانب بر آن‌ها تسلط پیدا بکنند. این تفرقه در بین مسلمین است که باعث شده است که اجانب بر ما تسلط پیدا بکنند. این تفرقه مسلمین است که از اول با دست اشخاص جاهل تحقق پیدا کرد، و الآن هم ما گرفتار هستیم. واجب است بر همه مسلمین که با هم باشند. یک زمان حساسى است؛ مابین حیات و موت مردد هستیم. ما الان مملکت‌مان یا باید تا ابد زیر یوغ استعمار و استبداد باشد، یا باید الان از این یوغ خارج بشود. اگر وحدت کلمه را حفظ نکنید، تا آخر باید مبتلا باشید.

در اسلام‏ بین شیعه و سنى ابداً تفرقه نیست؛ بین شیعه و سنى نباید تفرقه باشد. باید وحدت کلمه را حفظ کنید. ائمه‌ی اطهار ما سفارش کردند به ما که بپیوندید با هم؛ و با هم اجتماعمان را حفظ کنیم. و کسى که این اجتماع را بخواهد که به هم بزند، یا جاهل است و یا مغرض. و نباید به این حرف‌ها گوش بکنند. برادران سنى ما نباید به یک تبلیغاتى که از طرف دشمنان اسلام مى‏شود ترتیب اثر بدهند. ما با آن‌ها برادر هستیم، آن‌ها با ما برادر هستند. این مملکت مال همه ماست، مال همه‌ی ما. مال اقلیت‌هاى مذهبى، مال مذهبیون ما، مال برادران اهل سنت ما. همه ما با هم هستیم.

مسئله اختلاف بین پیروان دو طایفه و دو مذهب، ریشه‏اش از صدر اسلام است. در آن وقت خلفاى اموى، و خصوصاً عباسى، درصدد بودند که اختلاف ایجاد کنند. مجالس درست مى‏کردند و [به اختلاف‏] دامن مى‏زدند. این اختلاف کم‌کم اسباب این شد که در بین عوامِ از اهل سنت و عوامِ از اهل شیعه این تنافس [فخرفروشی و رقابت] پیدا شد؛ وگرنه نه عوام اهل سنت به سنت رسول اللَّه عمل کرده و مى‏کنند و نه عوام اهل شیعه پیروى از ائمه‌ی اطهار کرده‏اند. ائمه‌ی اطهار ما کوشش کردند تا اینها را داخل در آن جمعیت کنند، با آن‌ها نماز بخوانند، به تشییع جنازه‏هاى آن‌ها بروند. زمانْ کم کم آمد به این طرف، و قدرتمندان این کار را کردند براى اینکه این دو طایفه با هم سرگرم باشند، و خودشان هر کارى مى‏خواهند بکنند.

قریب سیصد سال پیش از این، ت خارجى در ایران و در شرق [اجرا] شد. آن‌ها بیشتر درصدد این مسائل برآمدند. کارشناس‌هاى آن‌ها اشخاص و طوایف را مطالعه کردند و روحیات مردم را دیدند و همه‌ی جهات مادیات ما را تحت مطالعه قرار دادند، و از دو راه خواستند از ما بهره‌گیرى کنند: مادى، مى‏بینید که بهره‌گیرى کردند؛ بهره‌گیرى روحانى هم این بود که به این اختلافات دامن زدند و ما را بیشتر، از هم جدا کردند. اینکه مى‏بینید یک کلمه وقتى از یک آدمى در اینجا صادر مى‏شود، آن را عَلَم مى‏کنند و چند هزار، چند صد هزار چاپ مى‏کنند، نه اینکه یک آدم معمولى این کار را بکند، این دولت‌ها و این خارجی‌ها هستند که به آن دامن مى‏زنند و آنطور منتشر مى‏کنند.

منبع: صحیفه‌ امام، جلد‏۶، صفحات ۸۴ و



مختصر اینکه، دیدگاه ی امام خمینی (س) هرگز جدا از دین نیست. افکار ایشان یک جایگاه خاص و مهمی دارد. سرچشمۀ سعادت دنیوی و اخروی، و منبع احکام ظاهری، باطنی، مادی و معنوی، دین است؛ و به طور کلی دین، مسئول بیان همۀ حقایقی است که مربوط به سعادت انسان می باشد.

سید حسن خمینی

در دهه های پایانی قرن بیستم، یعنی در سال 1979 میلادی، شکل گیری انقلاب اسلامی با ویژگیهای منحصر به فرد خود، تعریف جدیدی از انسان، جامعه و جهان ارائه داد. انسان دو بعدی، با اعتماد و تکیه بر جنبه های معنوی خود و با تأکید بر حکومت ی مبتنی بر دین و با مد نظر قرار دادن ارزشهای اخلاقی و عرفانی، در آخرین انقلاب میلیونی چنان نقشی را ایفا کرد که به لحاظ دارا بودن خصوصیات بارز، از نهضتها و انقلابهای دیگر متمایز است. در حقیقت سایر انقلابها به سبب برتریهای مادی خود، اصالت و ماهیت خود را در نفی ارزشهای و معنوی و دوری از دین و مذهب می دانستند و دین و اهداف و اصول دینی را عامل عقب ماندگی ملتها، و آزادی انسانها را مرهون دوری از مذهب و آداب و سنن مذهبی تصور می کردند. در مقابله با چنین افکار و عقایدی، در اواخر این قرن، انقلابی به وقوع پیوست که ریشه در مبدأ وحی و ارزشهای برخاسته از آن، و تأکید بر دین و پایه های عقیدتی آن داشت. این انقلاب در عرصۀ نظریه های مختلف، تئوری جدیدی را ارائه داد.

بنیانگذار این تئوری جدید که این نهضت عظیم مردمی را رهبری می کرد، از متن یک محیط دینی قیام نموده و خود، یکی از علمای برجستۀ دینی و از فقهای ممتاز بود. انقلاب اسلامی ایران با روش پر افتخار خود نشان داد که دین و مذهب به معنای واقعی خود، نه تنها افیون توده ها نیست، بلکه بیشترین توانایی را برای اصلاح جامعه و تاریخ بشری دارد.

در اینجا یک سؤال مهم و اساسی به ذهن انسان خطور می کند و آن اینکه، رمز این ویژگی مهم انقلاب اسلامی ایران چیست؟ چرا که تفکر دینی و نتایج معنوی آن، چنان طوفان عظیمی به پا کرد که نه تنها بر ایران و عالم اسلام، بلکه در تمام روابط جهانی و نقاط مختلف دنیا تأثیرات عمیقی ایجاد کرد.

پاسخ این سؤال را می توان در نقش معجزه آسای اندیشۀ دینی و نتایج معنوی آن جستجو کرد؛ چرا که انقلاب اسلامی ایران برخلاف انقلابهای ی ـ اجتماعی دیگر، یک انقلاب تاریخی است. هدف جنبشهای ی، فقط ریشه کن کردن قدرتهاست و هدف اصلی تحولات اجتماعی، جایگزین کردن جامعۀ انقلابی با جامعه ی ـ اجتماعی دیگر است، در حالی که انقلابهای تاریخی بر فلسفه و تفکر انقلابی خارج از مرزهای زمان و مکان تأکید دارد. حقیقت این است که انقلابهای تاریخی به این دلیل که حامل پیام جامعی هستند به آنها انقلابهای ماورای زمان و مکان و قوم» می گویند. پیام انقلاب اسلامی در حقیقت مخالف انقلاب فرانسه بود؛ در نتیجه پیامد آن دو انقلاب، با یکدیگر اختلاف داشت. پیام انقلاب اسلامی، پیام دیانت، ایمان کامل، معنویت، نجات و رهایی از ظلم و ستم بود که مبارزه با بی عدالتیها، رشوه خواریها و در نتیجه هلاکت و نابودی دشمنان دین و آزادی را با خود به همراه داشت. این پیام برای همۀ انسانها، نسلها، همۀ زمانها و مکانهای تاریخ می باشد.

امام خمینی (س) می فرمایند: برای من مکان مطرح نیست. آنچه مطرح است مبارزه بر ضد ظلم است. هر جا بهتر این مبارزه صورت بگیرد آنجا خواهم بود. 

[1]

 امام خمینی (س) احیاگر تفکر دینی

اسلام همانند دیگر ادیان الهی، همیشه در معرض تحریف و تخریب جاهلان و دشمنان مخالف پیشرفت و ترقی بوده است و خواهد بود. کاملاً واضح است که هر فلسفه، بویژه تفکر دینی، با قدرت اندیشه و ترویج آن به همان اندازه که در صورت اجرای صحیح و کامل، اصلاح کننده است، حالت تحریف شدۀ آن باعث هلاکت و نابودی و بردگی می شود. در عرصۀ تفکر اسلامی دیدگاه امام خمینی (س)، ریشه ها و بنیادهای فکری انقلاب اسلامی، اصلاح و به دیگران ابلاغ شد. امام خمینی (س) عقیده داشتند که ت برگرفته از دین است و جهاد و انقلاب و پایه های آنها از بندهای مهم اصول اسلامی هستند.

با توجه به دیدگاه امام، جهاد علیه ظلم و ستم و استکبار و استثمار و بی عدالتیها، وظیفۀ شرعی هر مسلمان است. به تعبیر امام خمینی (س)، اندیشه و طرز تفکر اسلامی، ضامن حاکمیت و قدرت انسان در تمامی عرصه های مادی و معنوی است. امام در بازگرداندن و سوق دادن مسلمانان به سمت اسلام واقعی و اصیل، تلاشهای بسیار جامع و گسترده ای کردند. بر طبق نظر ایشان، اسلام ناب، اسلامی است که آگاهی، آزادی و عدالت اجتماعی را شامل باشد، دعوت به جهاد علیه استکبار و ظالمان در اسلام یک امر عمومی است. اسلام خالص، یعنی اسلام محرومان و مستضعفان و پابرهنگان؛ و اسلام امریکایی، اسلام ستمگران و مستکبران است. امام خمینی (س) اسلام حقیقی را احیا کردند و روح آن را نه تنها در رگ و پی ملت و جامعۀ ایران، بلکه در سراسر جهان اسلام گسترش دادند؛ و بدین ترتیب انقلاب اسلامی شکل گرفت و ماهیت یافت.

پایه و اساس احیای تفکر دینی، کوشش برای ترویج دین در کل جامعه است و چیزی جز آن نیست. همچنین احیای دین باعث هوشیاری و بیداری متدینین و برپایی یک نهضت مردمی اجتماعی برای از بین بردن ظلم و ستم و بی عدالتیها، و برپایی عدالت و انصاف در شئونات مختلف زندگی می شود.

بر طبق نظر امام خمینی (س) دین، مسئول هدایت و ارشاد انسانها در تمام جنبه های مختلف زندگی آنهاست. ایشان جدایی دین از ت را باعث زوال دین واقعی و اصیل می دانند؛ چرا که این اندیشه در حقیقت از جانب مستکبران جهانی، استثمارگران کشورهای اسلامی، حکومتهای وابسته و غربزده و گماشته های رشوه خوار و خودفروش شیوع و گسترش یافته است. حضرت امام خمینی (س) در این باره می فرمایند:

این را که دیانت باید از ت جدا باشد و علمای اسلام در امور اجتماعی و ی دخالت نکنند، استعمارگران گفته و شایع کرده اند. این را بی دینها می گویند؛ مگر زمان پیغمبر اکرم (ص) ت از دیانت جدا بود؟ مگر در آن دوره عده ای بودند و عدۀ دیگر تمدار و زمامدار؟. این حرفها را استعمارگران و عمال ی آنها درست کرده اند تا دین را از تصرف امور دنیا و از تنظیم جامعۀ مسلمانان برکنار سازند، و ضمناً علمای اسلام را از مردم و مبارزان راه آزادی و استقلال جدا کنند. در این صورت می توانند بر مردم مسلط شده و ثروتهای ما را غارت کنند. منظور آنها همین است. 

[2]

مختصر اینکه، دیدگاه ی امام خمینی (س) هرگز جدا از دین نیست. افکار ایشان یک جایگاه خاص و مهمی دارد. سرچشمۀ سعادت دنیوی و اخروی، و منبع احکام ظاهری، باطنی، مادی و معنوی، دین است؛ و به طور کلی دین، مسئول بیان همۀ حقایقی است که مربوط به سعادت انسان می باشد.

از سوی دیگر، اسلامی که مبلّغ آن امام خمینی (س) هست، دینی است که شایستگی و صلاحیت هدایت و ارشاد مردم را در شئونات مختلف زندگی آنها به طرز معقول و خردمندانه ای ثابت می کند و توانایی سنجش ظرفیت مردم و حفظ منافع موجود را دارد. امام خمینی (س) به عنوان یک اندیشمند آگاه و مردم شناس هر گونه کج اندیشی و انحراف را باطل، و آن را مانع رشد و ترقی ی و اجتماعی دین می دانند. ایشان پایۀ اجتهاد اصیل را بنا نهادند که این مسأله گره گشای بسیاری از مسائل و مشکلات مربوط به شناخت واقعیات و حالات عینی و عناصر زمان و مکان شده است.

امام خمینی (س) دین را به عنوان یک نظام جاویدان و نجاتبخش می شناسند، دینی که به عدالت، آزادی و استقلال و خودمختاری دعوت می کند؛ نه خلاف آنها. امام از اسلامی سخن می گویند که پاسدار حقوق اساسی مردم، حافظ و امین مکارم انسانی و حامی آزادی و عدالت اجتماعی است و این خود یکی از بهترین ویژگیهای اسلام در صحنۀ ت است که به جای مقابله با حقوق طبیعی انسانها، نگاهبان و خواستار آن است. امام در این باره می فرمایند: و مطمئن باشید آنچه صلاح جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تأمین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، در اسلام به طور کامل می باشد و محتاج به تأویلات خارج از منطق نیست. 

[3]

 امام خمینی (س) پیشوای راستین وحدت اسلامی

حضرت امام خمینی (س) به وحدت» و جهاد» مبتنی بر ایمان و ترویج آرمانها و مقاصد دینی اعتقاد راسخ داشتند و به وحدت» در عرصه های مختلف بخصوص وحدت عالم اسلام»، و جهاد» بویژه جهاد علیه نظام استکباری تأکید می ورزیدند. اگر چه مذهب تشیع در ایران نفوذ زیادی داشت و جوهر اصلی این انقلاب در پرتو این مکتب شکل گرفته بود؛ اما این انقلاب نه تنها یک الگو و نمونۀ کامل برای شیعیان بود، بلکه امواج خروشان این نهضت انقلابی، جهان اسلام را فرا گرفت و تمام نقشه ها و توطئه های دشمنان اسلام را نابود کرد و قلوب همۀ مسلمانان جهان را به سوی خود معطوف داشت؛ چرا که این انقلاب یک انقلاب اسلامی بود و در دامان مکتب روح افزایی چون اسلام پرورش یافته بود.

امام خمینی (س) در سخنرانیهای خود همواره مردم را به استقلال، آزادی و وحدت و اتحاد با یکدیگر دعوت می کردند. بخصوص به اتحاد و برادری با یکدیگر برای نجات و رهایی از استکبار و استثمار و زمین داران داخلی اصرار می ورزیدند؛ و آن را امری ضروری می دانستند. ایشان در این باره می فرمایند: اگر مسلمانان به دستورات اسلامی رفتار کنند و وحدت کلمۀ خود را حفظ نمایند و از اختلاف و تنازع که مایۀ شکست آنهاست دست بکشند، در سایۀ پرچم لا اله الاّ اللّه» از دشمنان اسلام و جهانخواران مصون خواهند شد، و دست شرق و غرب را از بلاد عزیز مسلمین قطع خواهند کرد، زیرا هم عدۀ اینها فزونتر و هم ذخایرشان بی پایان است. و از همه بالاتر قدرت غیرمتناهی خداوند پشتیبان آنان است، و قدرتهای بزرگ به اینان محتاج هستند.

[4]

از نظر امام خمینی (س) وحدت» معنای وسیع و گسترده ای دارد. به طور کلی، اتحاد مسلمانان و مستضعفان برای حصول ترقی و کمال و اهداف جامع دین و مهمتر از همه، اتحاد امت اسلامی علیه مستکبران جهان در صورت توجه به اصول مشترک و آرمانهای جوامع مسلمان، امکانپذیر خواهد بود. از دیدگاه امام خمینی (س) تلاش و کوشش اسلامی، زمانی به ثمر می نشیند که تمام گروهها و طبقه ها به دو رکن مهم و اساسی؛ یعنی اسلام» و وحدت» پایبند باشند؛ و در این مسأله با یکدیگر همدل و همصدا باشند. به نظر امام این دو عامل نقش بسیار مهم و اساسی را در نجات و رفاه امت اسلامی دارد. از رهنمودهای امام کاملاً واضح است که با در نظر گرفتن اختلافات مذهبی در امت اسلامی، درخواست اتحاد، اتحاد عقاید و مذاهب نیست؛ بلکه هدف اصلی ایشان، اتحاد ی امت واحدۀ اسلامی است که این اتحاد با عمل به مشترکات مسلکها و اصول کلی دین حاصل می شود.

نکتۀ مهم دیگر در تئوری و مکتب عملی امام خمینی (س) ـ که از اهمیت ویژه ای برخوردار است ـ این است که اتحاد برای حصول مقاصد ی انقلاب اسلامی، یک تأکید یا حربۀ مصلحتی نبود، بلکه تأکید این شخصیت بزرگوار بر وحدت کلمه» به مفهوم کامل دینی بود؛ چرا که ایشان محفوظ و مصون ماندن از هر گونه اختلاف در جامعه و امت اسلامی را یک وظیفۀ شرعی و الهی تصور می کردند.

 امام خمینی (س) مجاهد طلایه دار جنگ با استکبار

یکی از مهمترین و بارزترین مراحل نهضت، جهاد علیه ظلم، بی عدالتی، استثمار و تبعیض رفتاری است که حضرت امام برای مبارزۀ با آن در سطح جهان بخصوص عالم اسلام، عزم خود را جزم کردند. ایشان تمام توان خود را به کار بردند تا پرده از حقیقت و ماهیت شبکۀ جامع نظام استکباری و استعماری جهانی بردارند؛ و توطئه های بیشرمانه و شیطانی آنها را ـ که در گذشته و حال بر ملت مظلوم و محروم و مستضعف روا می داشتند ـ رسوا کنند. ایشان در این راستا می فرمایند:

سازش با ظالم، ظلم بر مظلومین است، سازش با ابرقدرتها، ظلم بر بشر است. آنهایی که به ما می گویند سازش کنید، آنها یا جاهل هستند یا مزدور. سازش با ظالم، یعنی اینکه دست ظالم را باز کن تا ظلم کند. این خلاف رأی تمام انبیاست.

[5]

امام به خوبی می دانستند که مستکبران جهانی با شبکه های گسترده و وسیع خود، تمام دنیا را احاطه کرده به طوری که باور نجات و رهایی از زیر سلطۀ آنها برای محرومان و مستضعفان سخت و دشوار شده بود. ملتهای برده و مستضعف، گویا ظلم و بی عدالتی را تقدیر قطعی و مسلّم خود می دانستند و بردگی و اسارت در حیطۀ قدرت مستکبران جهان را به عنوان یک ضرورت مهم برای بقای زندگی خود و جامعه پذیرفته بودند. امام می دانستند که باید قبل از هر چیز ملل محروم را از خواب غفلت بیدار کنند و آنها را از یأس و ناامیدی شدید نجات دهند؛ و این کار فقط با تحقیر نظام استکباری و استعماری ممکن بود. باید به مستضعفان و جهان اسلام نشان داده می شد که نه تنها خلع سلاح شدن در برابر استعمار، آخرین راه حل نیست، بلکه غلبۀ کامل بر نظام استکباری هم ممکن است. بنابراین، امام خمینی (س) از همان آغاز قیام خود، علیه امریکا و شبکه های ابرقدرت جهان فریاد برآوردند و اهداف و آرمانهای والای خود را به طور واضح و آشکار بیان کردند. امام با جهاد خود این درس را به ملل مظلوم بخصوص مسلمانان دادند که تنها راه نجات و آزادی محرومان، جهاد علیه استکبار و مستکبران است. امام خمینی (س) محرومان و مستضعفان را برای گرفتن حقوق پایمال شدۀ خودشان بیدار کردند و آنها را به حفظ آبروی ملی و اسلامی خود دعوت نمودند. امام  خمینی (س) می فرمایند: خواهران و برادران عزیز! در هر کشوری که هستید از حیثیت اسلامی و ملی خود دفاع کنید؛ و بی پروا در مقابل دشمنان خود، یعنی امریکا و صهیونیزم بین المللی و ابرقدرتهای شرق و غرب، بدون هیچ ملاحظه ای، از ملتها و کشورهای اسلامی دفاع کنید؛ و مظالم دشمنان اسلام را برملا کنید. . و هوشیارانه نقشه های شوم جهانخواران بین المللی را ـ که در رأس آن امریکاست ـ افشا کنید. 

[6]

از سوی دیگر، امام خمینی (س) فرهنگ جهاد و شهادت را در بین مسلمانان و مظلومان جهان فروغ بخشیدند و به آنها باوراندند که باید علیه ظلم و ستم مبارزه کنند و در برابر آن تسلیم نشوند و حقوق پایمال شده و از دست رفتۀ خود را از آنها بگیرند. ایشان می فرمایند: من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضۀ دفاع از مسلمانان آماده نموده ام و در انتظار فوز عظیم شهادتم.  قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه وتنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه می دهد. 

[7]

از طرفی، جهاد علیه شبکه های استعماری، و موضع غیر متزل و استوار امام، لرزه به اندام نظام استکباری و طرفداران آنها انداخت و نور امید، ایمان، آزادی و پیروزی را در دل مستضعفان، ناامیدان و تحقیرشدگان تاریخ روشن کرد؛ و این همان معیار جاذبه و دافعۀ شخصیت حضرت امام خمینی (س) است.

نظام مستکبران جهانی تمام توان و قدرت و تجهیزات و تسلیحات خود را به کار گرفت و به تحریف افکار و آرمانهای امام راحل پرداخت. از سویی، موجی از آزادی، استقلال، حق طلبی، آرمان گرایی و نجات از ظلم و ستم استکبار در دل و جان مردم محروم و مستضعف جهان به خروش آمده بود و مسلمانان در پی حرکت به سوی حصول شخصیت و آبروی انسانی و اسلامی خود، رمز آزادی و استقلال را یافته بودند و به این باور رسیده بودند که این نعمتها مرهون اطاعت و پیروی از اسلام و اخلاق اسلامی و در پرتو جهاد علیه مخالفان عظمت، ترقی و سربلندی ارزشهای انسانی می باشد. آنها دریافتند که باید همیشه آماده باشند و در این راه هیچ ترس و واهمه ای را به دل راه ندهند. در حال حاضر، غرب به عنوان نگاهبان فرهنگ استکباری، با تمام توان و قدرت خود در برابر اسلام ایستاده است و به اسلام و مسلمانان به چشم دشمنان اصلی خود می نگرد؛ اما ملل مسلمان هم درس خوبی از امام آموخته اند و آن اینکه آنها می توانند با ایمان کامل، اتحاد و ایثار، عمارت بلندبالای استکبار و استثمار را فرو ریزند؛ و بر ویرانه های آن، بنای با شکوه آزادی و عدالت اجتماعی را استوار سازند.

در اینجا بحث خود را با نظریه های فقهی و عرفانی امام خمینی(س) دربارۀ تشکیل انقلاب اسلامی ایران ادامه می دهم.

 ارکان فقهی انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی ایران را از هر زاویه ای که بنگریم، یک انقلاب خالص و ناب اسلامی است که تکیه بر دو رکن مهم و اساسی، یعنی اسلام گرایی» و ارزشهای اسلامی» دارد. انقلاب ما به خاطر رهبری منحصر به فردش مبتنی بر فقه اهل بیت رسول الله (ص) است. این انقلاب در حقیقت انقلابی است که بنیادش بر فقه مکتب شیعه و علم کلام استوار است. برای بنده خیلی سخت است که در حضور اساتید محترم خود و دیگر دانشمندان و علمای بزرگوار از فقه بحث کنم؛ اما احساس می کنم که جا دارد در این سمینار علمی به جای بحث در مورد مسائل سطحی و ظاهری از مسائل اساسی انقلاب از دیدگاههای عمیق و پایه های اصلی آن صحبت شود.

در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، مرحوم علامه  خراسانی، اصول فقه را در کتاب نفیس خود کتاب الاصول تحریر فرمودند. ایشان یکی از بهترین علمای اصول فقه شیعه و از شاگردان مرحوم شیخ انصاری که یکی از بنیانگذاران علم اصول فقه و از احیاگران سنتهای جدید در علم اصول هستند، می باشند. همچنین ایشان از شاگردان مرحوم میرزای شیرازی بودند که با فتوای تاریخی خود، قرارداد میان ایران و انگلستان را منسوخ کردند. مرحوم خراسانی از اصطلاحی استفاده کردند که بعدها اثرهای عمیقی بر علم اصول گذاشت. ایشان چهار گونه حکم بیان فرمودند: حکم اقتضایی، حکم انشایی، حکم فقهی و حکم تنجّزی»

حکم اقتضایی، یعنی ضرورت حکم و عبارت از دلیل است؛ به عنوان مثال، می توان گفت که نماز یکی از احکام الهی است که در آن یک دلیل و مصلحت خاصی نهفته است؛ بنابراین، حکم نماز را اقتضایی گویند. این مصلحت یا دلیل، در حقیقت اعتقاد مذهب شیعه را اثبات می کند که تمام احکام، بر اساس مصلحت یا دلیلی آمده است. این را اینگونه هم می توان بیان کرد که هر آنچه خدا بر بندگانش واجب کرده است به خاطر حکم اقتضایی در آن یک مصلحت شخصی نهفته است، و اگر کسی از کاری نهی شد به دلیل حکم اقتضایی در آن مفسده ای وجود دارد.

نوع دوم، حکم انشایی است و زمانی این حکم اطلاق می شود که مولا بر بندۀ خود به خاطر مصلحت یا مفسده ای به طور انشایی به انجام دادن یا ندادن کاری، امر می کند و غیره.

نوع سوم، حکم فقهی است؛ یعنی آنچه که فقه بر بنده (عبد) جاری می کند. هنگامی که مولا بر بندۀ خود به انجام دادن فعلی تأکید می کند، این حکم بر بنده فقه است. بنابراین، بنده مطیع انجام آن فعل می شود.

نوع چهارم، حکم تنجّزی است. هنگامی که بنده حکم را می داند باید آن را به جا آورد. این تقسیم بندی باعث اختلاف شدید در نظریات مختلف شده است. شاگردان برجستۀ مرحوم خراسانی، مرحوم نائینی، مرحوم آقا ضیاء عراقی، مرحوم ابوالحسن اصفهانی، مرحوم  و مرحوم اصفهانی دربارۀ این موضوع خیلی بحث کرده اند که بعضی موافق آن بوده اند و برخی در آن اشکال کرده اند. خود مرحوم آیت اللّه  امام خمینی (س) در آثار علمی خود با آن اختلاف کرده اند. با وجود بحث و مباحثۀ بسیار وسیع و گسترده بین فقها و علما، این تقسیم بندی تأثیرات عمیقی بر اصول علم شیعه گذاشته است. ما بدون بحث کردن در صحیح یا غلط بودن این گفتگو و بدون نقل نظر علمای بزرگ به آثار عمیقی که به خاطر این تقسیم بندی مترتب شده است، اشاره می کنیم:

همان طور که بیان شد، حکم در مرحلۀ سوم واقع می شود و برای حکم، تنجّز شرط است؛ یعنی حکم در حق بنده فعلیت پیدا می کند. اگر بنده آن حکم را بداند و شعور این تکلیف را حاصل کند، در این صورت حکم بر او منجز خواهد شد؛ یعنی اطاعت کردن آن، ثواب؛ و انجام ندادن آن، باعث عذاب خواهد بود. آن حکم بعد از درک شعور و آگاهی منجز خواهد شد. 

علما می گویند تنجّز، در حقیقت تکلیف و وظیفه است، فایدۀ آن بر جاهل و عالم هنگام اطلاق حکم حاصل می شود؛ به این دلیل که احکام برای جاهل و عالم مشترک است؛ یعنی همان طور که عمل کردن فعل بر عالم ضروری است، همین طور هم عمل به تکلیف و وظیفه بر جاهل لازم است؛ اما تفاوت بین جاهل و عالم، در درک منجز شدنِ حکم است. عالم، منجز شدن حکم را درک می کند؛ ولی جاهل، بجز آگاهی در به جا آوردن فعل، چیزی نمی داند. در آخر این بحث، به نتیجه جالبی می رسیم؛ به عنوان مثال، شخصی نمی داند که آیا می تواند علم تکلیف (حکم) را حاصل کند یا نه؟ فرض می کنیم که می داند این سیب حکمی دارد؛ اما نمی داند که آیا این حکم واجب است یا حرام؟ فقط می داند که سیب یک حکم دارد و نمی داند اگر برای تحقیقِ این حکم کوشش کند، می تواند به آن برسد یا نه؟ در این موقع اطلاق آن بر جاهل و عالم بر اساس فعلیت خواهد بود و هر دو در این حکم برابر هستند. برای چنین شخصی که در نوعیت مذکور شک داشته باشد، حکم این است که احتیاط به جا آورد؛ و تا جایی که می تواند دربارۀ آن تلاش کند، تحقیق کند و به دنبال مصلحت یا مفسدۀ آن حکم باشد.

فقها در اصطلاح می گویند که برای اشتغال یقینی، برائت یقینی ضروری است. شخصی که می داند وظیفۀ او برای ادای یک فعل، اشتغال است، آیا از این حکم می تواند به این شعور و آگاهی برسد که تنجّز کردن یا نکردن هم برای او مقدور است؟ در نتیجه، بر اساس فطرت موجود در عقل و حکم (مفسده یا مصلحتی که مظهر فکری آن است) اشتغال یقینی حاصل می کند؛ یعنی وظیفه و تکلیف او بر اساس اشتغال است و بر او واجب یقینی می شود؛ اما آیا او نجات یافته است یا نه؟ و آیا وظیفۀ خود را به طور کامل ادا کرده است یا نه؟ در این مسأله باید احتیاط کرد؛ و این اولین بحث ما در این باره بود. البته مطالب بسیاری در این باره گفته اند و نوشته اند. مرحوم حاج محمد اصفهانی بحث مفصلی دربارۀ موضوع اصول فقه به رشتۀ تحریر درآورده است. من در اینجا آن را به صورت مقدمه ای برای اصل بحث خود مطرح کرده ام.

و اکنون قدرت، چه حکمی دارد؟ آیا قدرت (توانایی، صلاحیت) برای حکم، شرط است؟ اکثر فقها روی این حرف اتفاق نظر دارند که قدرت (صلاحیت انجام دادن)، شرط اساسی برای فعلیت است؛ یعنی اگر بنده (عبد) صلاحیت نداشته باشد، فعلِ انجام دادن هم از او بعید است. بر این اساس می گویند که احکام فقط برای قادرین می باشد. بنابراین، می توانیم بگوییم که اگر خداوند متعال حکمی را در مرحلۀ اقتضایی می فرماید برای قادر و عاجز یکی است؛ در مرحلۀ انشایی هم برای هر دو یکسان است؛ اما در مرحلۀ فعلیت، عاجز مستثنا و فقط قادر مأمور است. در واقع در مرحلۀ تنجّز هم، قادر بودن لازم است و تنجّز مخصوص قادرین است. تمام فقها صلاحیت و قدرت را شرط ادا کردن 


دکتر مهدی انصاری

ورزشکاران از دیدگاه امام خمینی(س)

مهم ترین وظیفه ای را که حضرت امام برای ورزشکاران قائل هستند تقویت همزمان روح و جسم است. تأکید ایشان در تمام سخنرانیهایشان برای ورزشکاران بر این نکته است که جسم خود را همراه روح خود تقویت نمایید و پس از پیدا کردن قوای جسمانی به تقویت قوای خود بپردازید که این امر سبب افزایش نیروی جسمانی شما نیز می گردد.

ورزشکاران ایرانی

قبل از اینکه به بررسی اندیشه های حضرت امام به صورت مفصل بپردازیم ابتدا دیدگاه امام را در مورد ورزش به طور کلی ارزیابی می نماییم.

آنچه از دیدگاه امام در مورد کسانی که ورزش می کنند دارای اهمیت است، این موضوع می باشد که از این حرکت در راستای اهدافی والا استفاده گردد. به همین منظور توصیه ایشان به ورزشکاران، تهذیب نفس، علاوه بر تقویت جسم می باشد:

عقل سالم در بدن سالم است. ورزش همان طور که بدن را تربیت می کند و سالم می کند، عقل را هم سالم می کند و اگر عقل سالم شد، تهذیب نفس هم دنبال او باید باشد. شما همان طور که ورزش می کنید و اعصاب خودتان را قوی می کنید و ان شاء اللّه  برای مملکت و آتیه مملکت مفید واقع خواهید شد، لازم است که همۀ ابعاد وجودی خودتان را تحت تربیت ورزشی درآورید».

[1]

من خودم ورزشکار نیستم اما ورزشکارها را دوست دارم. اُحِبُّ الصّالِحینَ وَ لَسْتُ مِنهُم».

از خدای تبارک و تعالی خواهانم که شما جوانها را که ذخیرۀ این کشور هستید و مایه امید ملت و اسلام هستید هر چه بیشتر موفق کند که در همه ابعاد انسانی ورزش کنید. یک بعدش این بعدی است که شما متخصص در آن هستید و امید است که بعدهای دیگری هم که انسان دارد و انسانیت دارد در شما رشد کند. ورزشکارها همیشه اینطور بودند که یک روح سالمی داشتند، از باب اینکه توجه به شهوات نداشتند، توجه به لذات نداشتند، توجه به یک فعالیت جسمی داشتند که عقل سالم در بدن سالم است. و شما اگر دقت کنید در حال جامعه ها و طبقات جامعه می بینید که آنهایی که در عیش و عشرت می گذرانند، حقیقتاً عیش و عشرت نیست؛ بدنها افسرده، روحها پژمرده و کسالت سر تا پای آنها را گرفته است. اگر دو ساعت عشرت می کنند، بیست و دو ساعت در ناراحتی او هستند و آنهایی که اهل خدا هستند، توجه به خدا دارند، ورزش جسمی می کنند و ورزش روحی، آنها در تمام مدت، اشخاصی هستند که پژمردگی در آنها نیست، افسردگی در آنها نیست و این یک نعمتی است از خدای تبارک و تعالی که خداوند نصیب همه بکند، ان شاء اللّه ».

[2]

حال به بررسی مسائل مهمی که از دیدگاه حضرت امام(س) در مورد ورزشکاران وجود دارد می پردازیم.این مسائل در چهار بخش مهم موردتوجه قرارگرفته است.

1. خصوصیات یک ورزشکار در نظام اسلامی

در بررسی کلام امام در مورد ورزشکاران به چند خصوصیت مهم و کلیدی برمی خوریم، که این ویژگیها عبارتند از:

الف) توجه به خدا

مهمترین ویژگی ای که حضرت امام برای یک ورزشکار نظام اسلامی قائل می باشند توجه به خداوند و ذکر نام اوست، منظور ایشان از این توجه، فقط در شرایط خاص و بحرانی نیست بلکه این موضوع باید در تمام شئون زندگی افراد وجود داشته باشد.

از توصیه های بسیار مؤکد ایشان به همه اقشار جامعه، بخصوص ورزشکاران، عدم غفلت از یاد خدا می باشد. البته ایشان در کنار یاد خدا، داشتن ایمان و اعتقاد واقعی به اسلام را نیز مهم می دانند:

ایمانتان را تقویت کنید، به اسلام پناه ببرید؛ همه مان به اسلام پناه ببریم، همه جا یاد خدا باشیم. من می دانم که ورزشکارها در گودهای زورخانه یاد خدا هستند، یاد امیرالمؤمنین هستند، تقویت کنید این یاد خدا را، تقویت کنید این یاد مولا را و همه با قدرت، همه با ایمان، ان شاءاللّه  به پیش بروید».

[3]

ب) اقتدا به علی (ع)

حضرت امام همواره، بهترین الگو و سرمشق را برای ورزشکاران حضرت علی (ع) می دانند و همیشه به آنان توصیه می کنند که زندگی را در تمام شئون بررسی کرده و از شخصیت فراگیر و جامع ایشان تبعیت کنند:

علی ـ علیه السلام ـ که در هر جا می رویم اسم او هست، پیش فقها وقتی می رویم فقه علی؛ پیش زاهدها وقتی که می رویم زهد علی؛ پیش صوفیها وقتی که می رویم آنها هم می گویند تصوف علی؛ پیش ورزشکاران هم که می رویم آنها هم می گویند که علی و با اسم علی شروع می کنند. این علی همه چیز است، یعنی در همۀ ابعاد انسانیت درجۀ یک است. و لهذا هر طایفه ای خودشان را به او نزدیک می کنند و خاصیت هر طبقه را هم دارد. خاصیت قدرت ورزشکارها را به طور وافی دارد. می گویند که حضرت این بازوی ایشان مثل اینکه آهن بوده است! و قدرتهایی هم در شمشیرزنی به کار می برده است که ضربتهای علی را می گویند که یکی بوده»، از این طرف که می زده دوتا می کرده، از این طرف هم که می زده، دو تا می کرده، یک دفعه اگر به فرد می زد، دو نیم می کرد. این علی همه چیز است و همه چیز ماست و ما همه باید تابع او باشیم. در عبادت، فوق همه عبادت کنندگان هست، در زهد، فوق همۀ زاهدها هست، در جنگ، فوق همۀ جنگجویان هست، در قدرت، فوق همۀ قدرتمندان هست. و این یک اعجوبه ای است که جمع، مابین متضاد با هم کرده است. آدم عابد دیگر نمی تواند ورزشکار باشد؛ آدم زاهد دیگر نمی تواند جنگجو باشد؛ آدم فقیه دیگر نمی تواند از این کارها داشته باشد ـ این یک موجودی است که نمونه است ـ در عین حالی که زهدش را همه بالاتر از همه می دانند. طعامش را آنطوری که شنیدید و در همۀ تاریخ هست که یک ظرفی ایشان می گویند داشته است که در آن ظرف، آن چیزی را که خودش می خواسته بخورد می ریخته سرش را مهر می کرده است که مبادا این فرزندش، دخترش، برای دلسوزی به حال او توی این طعام یک روغنی، چیزی بریزد که قوه داشته باشد و سرش را مهر می کرده که اینها دست به آن نزنند. در همان شب آخر، که شب آخر حیاتشان بود، آنطور که نقل می کنند ایشان میهمان حضرت کلثوم بودند و برای ایشان افطار آوردند، شیر و نمک. گفته می شود که فرمود که: چه وقت دیدید که من دو تا خورشت داشته باشم؟! خواست نمک را بردارد، گفت: نخیر، آن شیر را بردار و افطار کردند با همان نمک و خودشان می گویند که این تعجب است، می گویند تعجب است که با این خوردن، این قدرت هست، بعد می فرمایند که درختهایی که در بیابان است محکم تر هست. این درختهایی که در بیابان هست کم آب می خورند؛ اینها هم آتششان محکم تر است و هم صلابتشان زیادتر است و اینطور نیست که انسان با خوردن قوّت پیدا می کند. در هر صورت، این علی. که می گویند این علی کیست، این علی است که همه چیز ماست. همه چیز است و من امیدوارم که شما ورزشکارها همان طوری که قدرت بدنی برای خودتان تحصیل می کنید ـ و ماشاءاللّه  با بازوهای ستبر اینجا الآن نشسته اید و من هم خیلی خوشم می آید ـ همان طور به علی ـ علیه السلام ـ اقتدا کنید در آن مطالبی که او داشته؛ در آن زهدی که او داشته، در آن تقوایی که او داشته است. البته ماها هیچ کدام قدرت نداریم مثل او باشیم، ما تا یک اندازه ای که ماها قدرت داریم، تبعیت بکنیم از آن آقا و تهذیب نفس بکنیم و امیدوارم که برای ملت خودتان مفید باشید و موجب سربلندی کشور خودتان باشید. خداوند ان شاءاللّه  به شما قدرت زیادتر، قوه ایمان، قوه تهذیب نفس، قدرت بر تسلط بر نفس عنایت کند. سلام بر همۀ شما جوانان برومند».

[4]

ج) اخلاق پسندیده

یکی دیگر از خصوصیات مهمی را که امام خمینی(س) برای ورزشکاران قائلند داشتن اخلاق و آداب انسانی و اسلامی است. در این میان مهمترین خصوصیات اخلاقی، سه ویژگی مردانگی و محبت و پرهیز از اختلاف است:

امیدوارم که پهلوانهای عزیز ما همه جا سربلند باشند و همه جا با یک روح انسانی، یک روح اسلامی، یک نفس مهذب عمل کنند که هر جا بروند علاوه بر اینکه در پهلوانی مقدم بر دیگران بشوند در اخلاق و در آداب و در انسانیت مقدم بر همه باشند».

[5]

من امیدوارم که خداوند به همه شما توفیق عنایت کند و اختلاف که ریشۀ همۀ مفاسد است کنار گذاشته بشود، همه با هم برادر، همه با هم برابر و دوست. در بین شما آن چیزی که از همه بیشتر به چشم می خورد، محبتی است که در شماهاست. شماها اهل محبت هستید و محبت اقتضا می کند که اختلاف در کار نباشد.

دو نفر که هم را دوست دارند با هم اختلاف نمی کنند، و شماها بینتان محبت رایج است و مردانگی، و امیدوارم که این صفت بزرگی ـ که هر دو آن صفت از طرف خداوند تبارک و تعالی است ـ این اسباب این باشد که اختلاف در کار نباشد. همه با هم، همه مان با هم».

[6]

د) به دست آوردن نیرو برای دفاع

حضرت امام(س) تقویت بنیۀ جسمانی را بسیار مهم می دانند، اما در عین حال معتقدند که این قدرت نباید در راستای ظلم و ستم به دیگران قرار گیرد بلکه باید برای دفاع از مملکت و مظلوم به کار رود. به عبارت دیگر ایشان استفاده از نیروی ورزشکاران را فقط در راستای خدمت به کشور و مستضعفان مفید می دانند:

وقتی قدرت جسمانی پیدا شد، دفاع از مملکت می توانند بکنند، دفاع از مخالفینی که می خواهند به آنها حمله کنند می توانند بکنند».

[7]

2. وظایف یک ورزشکار در نظام اسلامی

حضرت امام خمینی(س) ضمن تأکید بر داشتن خصوصیات مذکور، معتقدند که ورزشکاران دارای وظایفی نیز هستند که اهم آنها عبارتند از:

الف) تقویت روح و جسم

مهم ترین وظیفه ای را که حضرت امام(س) برای ورزشکاران قائل هستند تقویت همزمان روح و جسم است. تأکید ایشان در تمام سخنرانیهایشان برای ورزشکاران بر این نکته است که جسم خود را همراه روح خود تقویت نمایید و پس از پیدا کردن قوای جسمانی به تقویت قوای خود بپردازید که این امر سبب افزایش نیروی جسمانی شما نیز می گردد:

ورزشکارها دو وظیفه دارند: یک، ورزش جسمانی برای قوه پیدا کردن، قدرت پیداکردن. وقتی قدرت جسمانی پیدا شد، دفاع از مملکت می توانند بکنند. یکی هم پرورش که اگر پرورش در انسان پیدا بشود آن وقت قدرت جسمانی اش هم مضاعف می شود و شما کوشش کنید که آن قدرت را هم، که قدرت الهی است، آن قدرت هم به برکت اسلام و به برکت مولا امیرالمؤمنین ـ سلام اللّه  علیه ـ در شما پیدا بشود که یک مرد  قوی و جسمانی قوی بشوید که هم جانب روحتان قوی باشد و هم جانب جسمتان قوی باشد».

[8]

به دوستان اسلام و مسلمین و دوستان ولی عصر ـ سلام اللّه  علیه ـ و ورزشکاران آستان قدس عرض می کنم که همان طوری که با ورزش قوّت جسمانی خودتان را تقویت می کنید، قوای تان را هم تهیه و تقویت کنید. همان طوری که کوشش می کنید که جسمتان قوی باشد، کوشش کنید که روحتان قوی باشد، آن قوّت روح و قوّت ایمان بود که شما را غلبه داد بر جنود شیطانی و بر طاغوت و باید آن قوّت ایمان و قوّت باطنی، شما را غلبه بدهد بر جنود شیطانی که در باطن انسان، انسان را می خواهد اغوا کند. اصلاح کنید حال خودتان را، همان طوری که تقویت می کنید جسم خودتان را».

[9]

یکی از دلایلی که حضرت امام تأکید زیاد بر همراهی تقویت جسمانی و معنوی می کنند این است که تقویت همزمان این دو نیرو باعث می شود انسان به انسانیت واقعی دست یابد.

[ جوانها ] همان طوری که ورزش کردند برای تقویت بدن، ان شاءاللّه  ورزش برای تقویت روح هم کرده اند و می کنند. وقتی این دو تا قوه با هم شد ـ قوه جسمانی و قوه ـ این ارزش خیلی پیدا می کند. قوه جسمانی برای خدمت و قوه هم برای هدایت. با قوه انسان هدایت کند خودش را و با قوه جسمانی خدمت کند. این دو قوه وقتی که مجتمع شد، یک انسان ـ به تمام معنا ـ انسان می شود».

[10]

ارتباط دیگر معنویات با ورزش این است که ورزش کردن باعث نشاط روح شده و روح نیز به این ترتیب زودتر ایمان را قبول می نماید:

من از این خوشحالم که کسانی جهت معنوی را تقویت می کنند و اشخاصی هم جهت مادی را، و امید است هر دو آنها دو جنبه مادی و معنوی را جمع بکنند. شما معلمان محترم و آقایان ورزشکاران عزیز اگر این دو جنبه را تقویت کنید و همچنین در همۀ قشرهای کشور اگر این دو جنبه تقویت بشود، جنبه معنوی با آن تعلیمات معنوی که اسلام آورده است و جنبه های مادی با آن طرزهایی که لازم است، این ملت سعادتمند می شود. آنها که جنبه ورزشکاری و مادی را دارند، آنها جوانهایی هستند که قوای جسمی شان به خاطر همین ورزش، نشاط و آمادگی پیدا می کند، آن وقت روح آنها معنویات و ایمان را زودتر قبول می کند».

[11]

حضرت امام(س) همچنین به این نکته نیز اشاره دارند که در بعد تقویت روح و جسم نباید از توجه به قدرت لایزال الهی غفلت نمود.

ب) معرفی و صدور انقلاب

وظیفۀ مهم دیگر ورزشکاران معرفی و صدور انقلاب اسلامی و همچنین تقویت جمهوری اسلامی در زمان حضور در میادین بین المللی است. به عقیدۀ حضرت امام(س) این کار مهم و خطیر توسط ورزشکارانی صورت می گیرد که دارای دو خصوصیت مهم برخورد با ارزشهای اخلاقی و عمل به رفتار و کردار اسلامی هستند:

این چهره های شما و آن حال بشاشتی که در چهره های شما دیده می شود، این خودش پیروزی است و من امیدوارم که شماها انقلاب ایران را عملاً صادر کنید به کشورهای دیگری که می روید و امیدوارم که در جهان شما پیروز باشید و مهم این است که در کنار این پیروزیها همان طور که توجه داشتید و دارید. با اخلاق خوش خودتان و با رفتار خودتان و با کردار خودتان ان شاء اللّه  که این وجهه اسلامی جمهوری اسلامی را صادر کنید به خارج.

وقتی که شما پهلوان های عزیز و شما قهرمانان در خارج از کشور رفتید و پیروزی چشمگیر به دست آوردید و دیدند مردم که شما وضع روحی تان هم یک وضع خاصی است، با دیگران فرق دارد، اعمالتان هم با دیگران فرق دارد، این موجب این می شود که اینهمه بوقهایی که بر ضد اسلام و مسلمین و بر ضد ملت ما هست اینها خنثی بشود.

شما می دانید که الآن همۀ کوششهای قدرتهای بزرگ این است که ایران را منزوی کنند بکلی و اصلاً از نقشۀ دنیا ساقطش کنند و آنها نمی دانند که خدا را نمی شود منزوی کرد، اسلام را نمی شود منزوی کرد و این جوانهای اسلام که بحمداللّه  در صحنه حاضرند و برای اسلام کوشش می کنند، برای پیروزی اسلام فداکاری می کنند اینها را نمی شود منزوی کرد و شما جای خودتان را در دنیا ان شاءاللّه  باز می کنید و نام ایران و نام اسلام را همه جا مشهور می کنید و بیرق اسلام را سرافراز می کنید و ملت مسلمان را مفتخر می کنید».

[12]

شما نمونه باشید در کشورهای دیگر که شماها از جمهوری اسلامی هستید. ما امروز احتیاج به این داریم که اسلام را در هر جا تقویت کنیم و در هر جا پیاده کنیم و از مملکت خودمان اسلام را به جاهای دیگر به آن معنایی که در مملکت الآن حاصل شده است صادر کنیم و یکی از وجه صدورش همین شما جوانها هستید که در سایر کشورها می روید و جمعیتهای زیادی به تماشای شما می آیند، به تماشای قدرتهای شما می آیند.

باید طوری بکنید که این جمعیتهای زیاد را دعوت کنید عملاً به اسلام. در اعمالتان، در رفتارتان، در کردارتان طوری باشید که نمونه باشد برای جمهوری اسلامی و جمهوری اسلامی با شما به جاهای دیگر هم ان شاء اللّه  برود».

[13]

من امیدوارم که در پناه اسلام همۀ قدرتها، همۀ قوه ها قدرتمندتر بشوند، قوّت دارتر بشوند و شماها ان شاء اللّه  برای مملکت آبرومندی تهیه کنید و مملکت ما را معروف کنید در همه جا، چنانکه در این نهضت بحمداللّه  همه جا معروف شد و همه با چشم احترام به این ملت نگاه می کنند و عمده این است که از این به بعد هم ما این احترام را حفظ بکنیم، به اینکه همه با اخلاق اسلامی و با آداب اسلامی باشیم تا ان شاء اللّه  این قدرت و این قوه در جای خودش خرج بشود و نهضت اسلامی ما به ثمر برسد».

[14]

3. توصیه به ورزشکاران

امام خمینی(س) در ضمن سخنرانیها و بیاناتشان توصیه های مهمی نیز برای ورزشکاران دارند که جا دارد، ورزشکاران عزیز و مسئولین محترم تربیت بدنی کشور به این توصیه ها توجه نمایند. اهم این توصیه ها عبارتند از:

الف) قرآن، سرلوحۀ ورزشکاران

بنا به توصیۀ ایشان از مهمترین الگوها برای ورزشکاران قرآن است، قرآن در کلام امام برای تمام اقشار جامعه توصیه شده و عمل به دستورات آن باعث تقویت بعد معنوی همه اقشار جامعه و طبقۀ ورزشکار می گردد:

مملکت ما همان طوری که به علما و دانشمندان احتیاج دارد به این قدرت شما هم احتیاج دارد. این قدرت وقتی با ایمان باشد، وقتی که زورخانه با قرآن باشد، با ایمان باشد، پشتوانۀ یک ملت است. وقتی قهرمانها، قهرمانهای اسلامی باشند پشتوانۀ یک ملت هستند، بازوی یک ملت هستند. آنها می خواستند قهرمان باشد لکن قهرمان آریامهری باشد آن پشتوانۀ ملت نمی توانست باشد. آنها همه چیز را می خواستند برای خودشان، و ما و شما همه چیز را می خواهیم برای خدا، برای اسلام. آنکه پشتوانۀ ملت است، پشتوانۀ اسلام است آن، مردهای باایمان هستند، ورزشکار باایمان، باایمان، دانشگاهی باایمان، بازاری باایمان، دهقان و کشاورز و کارگر باایمان، اینها می توانند پشتوانۀ یک ملت باشند و نگذارند دستهای خائنانۀ کسانی که می خواهند همه چیز ما را ببرند، قدرت مادی ما، قدرت معنوی ما را از بین ببرند اینهایند که نمی گذارند».

[15]

ب) فداکاری ائمه، سرمشق ورزشکاران

یکی دیگر از توصیه های مهم امام، سرمشق قرارگرفتن ائمه اطهار برای ورزشکاران می باشد:

باید ببینید که ائمه ما ـ علیهم السلام ـ در راه اسلام چه فداکاریها کردند و هرچه داشتند در راه اسلام تقدیم کردند، ما هم باید اگر شیعۀ آنها هستیم، اگر تابع آنها هستیم، در راه اسلام هر چه داریم بدهیم. اسلام عزیزتر از هر چیزی است و چون عزیزتر از هر چیزی است، نبی اکرم و ائمه ما هرچه داشتند در راه آن دادند. خداوند ان شاءاللّه  همۀ ما را توفیق بدهد به اینکه این وحدت کلمه ای که موجب عزت اسلام شد از دست ندهیم».

[16]

ج) حضور در صحنه های انقلاب

ایشان همواره از تمام اقشار جامعه درخواست می نماید که برای کشور و انقلاب در تمام زمینه ها حضور فعال داشته باشند و چون به عقیدۀ ایشان ورزشکاران بیشتر از قشر جوانان جامعه هستند، حضور آنها می تواند مؤثرتر از بقیۀ اقشار جامعه باشد:

همان طوری که در ورزشکاری دارید قدم بر می دارید، برای ملتتان هم قدم بردارید و این هم برای ملت است، لکن امروز احتیاجات زیادی ملت دارد، پشت جبهه، در خود جبهه و شما بازوان قدرتمند این جامعه هستید. و ایران هم که هستید به خدمت این جامعه باشید. جامعۀ ما احتیاج به جوانها دارد و خدمت جوانها. اسلام امروز احتیاج دارد به اینکه این جوانها که در اینجا هستند و زورمند هستند، قدرتمند هستند و قدرت روحی هم دارند، اینها همه کوشش کنند تا این کشور از شرّ مفسدین نجات پیدا کند. خداوند همه شما را موفق و مؤید و منصور کند و برای ما نگه دارد شما را».

[17]

د) هوشیاری نسبت به توطئه ها

ایشان با اعلام این موضوع که دشمنان می خواهند در میان اقشار جامعه انحراف به وجود آورند، به ورزشکاران توصیه می کنند که هرگز تحت تأثیر اینگونه انحرافات قرار نگرفته و از ممل

 

هنر در کلام شیوای امام خمینیادامه .

گونه گونی دیدگاه‏ها در مقوله‏های هنر بویژه موسیقی، مجسمه سازی در فقه بسیار مشهود است، چنانچه در موسیقی تا هیجده نظریه برشمرده‏اند.

 این نظریات امروزه جنبه کاربردی پیدا کرده است و تقابل نظریات به تقابل اعمال و رفتار مقلدین انجامیده است. و جامعه امروز این اندازه اختلاف را بر نمی‏تابد و باید هرچه بیشتر دیدگاه‏ها و راه‏کارهای مبتنی بر فقه سنتی و اجتهادی، اما نزدیک به واقعیت موجود، ارائه گردد تا وحدت نسبی در عملکردها نسبت به رویکردهای هنری پیش آید و از تقابل و تضارب عملکردها، مانعی بر راه ترقی حکومت اسلامی فراهم نیاید.

 مثلاً نمی‏توان بطور کلی رسانه‏های عمومی، بازیگری و تصویرسازی را تعطیل کرد و یا برای آن قیودی دست‏نایافتنی زد، از طرف دیگر بازگزاردن دست هنرمندان و فراخی بی حد و مرز هنر سرانجام هنر را به ورطه ابتذال یا پوچی خواهد کشاند. پس راهی بایسته و مناسب با مقتضیات زمان و مکان و مطابق شرع از سوی مجتهد آگاه، هنر را متعهد و مسئول نگه می‏دارد.

هنر متعهد از دیدگاه امام خمینی

هنر امروز از موثرترین و بهترین ابزار در جهت ارائه حقایق و معارف دینی است و آمیزؤ هنر و تکنولوژی امکانات جدیدی را بدست می دهد که حقایق دینی و وصف ارزش‏ها به سراسر عالم ابلاغ شود و به دست همگان برسد.

 نگرشی واقع بینانه و منصفانه نشان می‏دهد هر جا اندیشمندان اسلامی و فقیهان آگاه خود را از آن جدا کرده‏اند قطعاً هنر بدست اربابان و سودجویان اقتصادی افتاده و استفاده‏های ناروا و غیر اخلاقی از آن شده است.

 

امام خمینی می‏فرماید:

 

 

هنر در مدرسه عشق نشان دادن نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، ی و نظامی است.

 هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است.

 هنر در جایگاه واقعی خود تصویر زالوصفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا لذت می‏برد. تنها به هنری باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب در راس آنان آمریکا و شوروی را بیاموزد.1

رسانه‏ها باید بیشتر کار کنند، از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند در راه تعریف صحیح تهذیب جامعه وضعیت تمام هنرجوها را در نظر گرفته راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامه‏ها به ملت بیاموزند و از هنرهای بدآموز و مبتذل جلوگیری کنند.

همچنین می فرماید:

. در رژیم سابق همه چیز خصوصاً فرهنگ و هنر محتوایش عوض شده بود یعنی کسی که نام سینما را می‏شنید خیال می کرد در آنجا باید مرکز فساد و سوء اخلاق، مرکز مخالفت با همه چیز باشد .

یا کلمه تئاتر در ذهن انسان چیز مبتذلی بود که از آن بهره فساد برده شود و هکذا همه چیز دیگر.اینها همه به خاطر آن بود که ما فرهنگمان را فراموش کنیم.3

آنچه که از مجموعه فرمایشات گهربار امام راحل و سیرؤ عملی ایشان در طی سالهای قبل و بعد از انقلاب بدست می آید این است که

ایشان نگاه متحجرانه به مقولات و پدیده‏های هنری ندارند که بطور کلی آنها را رد و تعطیل نمایند بلکه با توجه به دخالت و عنصر زمان و مکان و مقتضیات و مصالح استفاده از این دو وسیله را برای تبلیغ دین بسیار موثر می‏دانند اما شرط اساسی این نقش موثر را، مطابقت با اصول اعتقادی دینی و اخلاقیات انسانی قرار می دهند.

 هنری که نتیجه آن وابستگی به قدرتهای استعمارگر غرب و شرق باشد، هنری که فساد، انحطاط و تخدیر مغزهای جوانان جامعه را به بار آورد، هنری که دردمند نباشد و از مستضعفین و اقشار محروم جامعه بی‏خبر باشد هنر اسلامی نیست و از نظر ایشان کاملاً مردود و ترویج آن حرام است.

 لذا ایشان استفاده از رسانه های هنری مانند رادیو، تلویزیون، تئاتر و سینما را در زمان طاغوت حرام می‏دانستند.

این ملاک اساسی در هر هنری است وگرنه اصل هنر مفهومی با ارزش و قابل تحسین است که همواره در اسلام مورد تایید و بهره برداری تبلیغی قرار گرفته است.

 در سرزمینی که شعر و سخنوری حرف اول را می زد قرآن با عالیترین بیان و با آوایی خوش ارائه گردید. معماری اسلامی، تذهیب و خوشنویسی قرآن و کتیبه‏های دینی بی‏تردید شاهدی بر این ادعاست. حتی تعزیه خوانی، مداحی و مرثیه خوانی نیز جلوه‏های زیبایی از موسیقی اسلامی و هنر بازیگری است. اینک با بیان برخی از جلوه های هنر به بیان اجمالی دیدگاه امام خمینی و برخی فقهأ شیعه می‏پردازیم:

ادامه دارد

مطالب 


 تحلیل ایران -سیری در جایگاه دفاع در اندیشه امام خمینی(ره)

چکیده:

به طور قطع اندیشه دفاعی امام دارای یک چارچوب، سیستم و کلیت جامع است. دفاع در اندیشه امام خمینی (ره) ماهیتی الهی و انسانی دارد. ایشان در اندیشۀ دفاعی خود رویکرد کاملاً دینی را برگزیده و روح مبارزه و حفظ انگیزۀ دفاعی را تبلور آرمان‌های دین و دینداری می‌دانند. در دیدگاه امام (ره)، دفاع؛ واکنش مشروع انسان برای تضمین حیات مادی و معنوی حفظ کرامت و شرف انسانی خویش در برابر عوامل مهاجم است که تکلیفی است واجب و الهی. ‌اندیشه‌های دفاعی ایشان محصور در مرزها نیست، آنچه که برای ایشان در بالاترین درجه اهمیت قرار داشت، دفاع از منافع جهانی اسلام است چرا که محور اندیشه‌های دفاعی حضرت امام(ره) اسلام و آرمان‌های الهی است. در حقیقت گفتمان دفاعی ایشان بر پایۀ دفع تهدید همه‌جانبه از اسلام، جهان اسلام و نظام اسلامی معنا و هویت می‌یابد. حرکت قاطعانه و سازش‌ناپذیر امام (ره) در دفاع از ملل اسلامی آثاری را بر جای گذاشته است که برخی از آنها عبارتند از: احیای مجد و عظمت اسلام و مسلمین، خلع ید دست‌های پلید استعمار از کشورهای اسلامی، بیداری ملت‌های اسلامی و غیر اسلامی، اتحاد و وحدت در مقابل دشمن مشترک، تقویت اعتماد و عزت نفس در ملت‌ها و. . این نوشتار بر آن است تا به بررسی جایگاه دفاع در اندیشه و سیرۀ امام خمینی (ره) بپردازد و تلاش بر آن است تا نقش امام (ره) را در دفاع از ملل اسلامی و مستضعف مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم.

مقدمه:

در روزگار معاصر که قدرت‌های استکباری و نظام‌های ضد مذهبی تلاش می‌کردند تا ارزش‌های اخلاقی و معنوی را از جوامع انسانی دور سازند و طبق اصول مادی و برنامه‌های ضد ارزشی خود، انسان را شکل و جهت بخشند، چهره‌ای درخشید که آئینۀ تمام‌ نمای مکتب؛ و جان او جام جهان‌نمای استقامت و معنویت بود و گفتار و رفتارش تجلی نور حقیقت. به طوری که آرای دفاعی ایشان پایگاه مستحکمی برای مبارزان راه حق و مجاهدان مدافع اسلام و ارزش‌های متعالی آن به شمار می‌آید.

امام خمینی (ره) از نادر افرادی بودند که با درک صحیح و جامع از مکتب اسلام و انبیاء، به تمامی زوایای دین اشراف داشتند و سیرۀ عملی و نظری ایشان از قوانین الهی نشأت گرفته و دیدگاه دفاعی ایشان از کوثر اسلام ناب سیراب شده است. و اگر جنگ و دفاع یکی از ارکان اسلام به شمار نمی‌رفت، مطمئناً ایشان به آن توجهی نمی‌کردند چنان که در قرآن کریم قتال» با مشتقاتش 170 مرتبه، حرب» با مشتقاتش ده بار، جهاد» با مشتقاتش 41 مورد و دفاع» با مشتقاتش ده مرتبه تکرار شده است. به طوری که خداوند متعال خود را اولین مدافع مؤمنان و بندگان خویش دانسته‌ و می‌فرماید: ان الله یدافع عن الذین آمنوا ان الله لایحب کل خوان کفور» (حج، 38). اصولاً خدامحوری و دین‌گرایی پایۀ اصلی اندیشۀ ایشان بوده و همواره بر دفاع از حریم ارزش‌های اسلام و قرآن تأکید کرده‌اند و حتی جنگ‌ها را به منظور توسعه اسلام در عالم بیان داشته‌اند (مرندی، 1378:‌ 10- 9).

اندیشۀ دفاعی امام (ره)، هم بیانگر شخصیت و افق فکری امام است و هم می‌تواند راهی برای تبیین استراتژی و خط‌مشی همیشگی نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد. خوشبختانه رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله ‌ای بیش از همه به این نکته عنایت دارند و شاید هیچ سخن، صحبت و سخنرانی نباشد که ایشان نامی از حضرت امام خمینی(ره) نبرند و گوشه‌ای از اندیشه‌های او را تبیین نفرمایند. این در حالی است که ایشان به عنوان شخص اول نظام، این نقش را مستقیماً دارند، اما به این نکته عنایت دارند که اندیشه‌های امام است که باید تبیین شود و این راه، ادامۀ راه او است.

بررسی آراء و نظرات حضرت امام (ره) در زمینۀ مسائل دفاعی، آثار ارزشمندی برای نیروهای مسلح جهان اسلام دارد، این نیروها بدون تبیین نظرات دفاعی و استخراج تئوری و تدوین فرهنگ دفاع، به استقلال دفاعی دست نخواهند یافت. مهم‌ترین بخش استقلال دفاعی، دستیابی به فرهنگ دفاع خودی است و چه کسی اولی از امام راحل(ره) که یک نبرد بسیار مُدرن، عظیم و طولانی را در هشت سال دفاع مقدس هدایت کرد و با آزادسازی کلیه سرزمین‌های اسلامیمان، حسرت الحاق حتی یک وجب از خاک کشورمان را به دل دشمن گذاشت و با موفقیت بی‌نظیری ملت سربلند ایران را از آن نبرد خارج کرد.

اندیشه‌های دفاعی امام خمینی (ره) محوری‌ترین مبحث در پیروزی‌های ماست. اگر این نوع هدایت جامعه نبود، تاریخ شیعه مفاهیمی مثل: استقامت، سپاه و بسیج به خود ندیده است. شناخت اندیشه‌ها، دیدگاه‌های دفاعی، تفکرات و آگاهی از دلائل امام امت(ره) برای مبارزه علیه مثلث شوم زر، زور و تزویر به ما کمک می‌کند اسلام ناب محمدی (ص) را آنچنان که او شناخته بود، بشناسیم و در جهت تحقق اهداف و آرمان‌های اسلام بدون افتادن در مسیرهای انحرافی و پیروی از منحرفین گام برداریم و مسئولیت‌ها را همانگونه انجام دهیم که خداوند متعال از ما می‌خواهد (شبانی، 1376: 319).

مفهوم دفاع

دفاع در لغت به معنای  مدافعه و استیفای حقوق و به معنی دور نمودن می‌باشد (سیاح، 1375: 468). بنابراین دفاع در جایی است که حقوق کسی مورد قرار گرفته باشد. دفاع در اصطلاح نیز به همین معنی می‌باشد. چنان که در جایی که جان و مال و ناموس و یا حدود و ثغور یک ملت و یا یک فرد، مورد و تعدی قرار گرفته باشد، امر دفاع و استیفای حقوق فرد و یا ملت مورد ، لازم می‌آید. این امری است عقلانی و هر انسانی که دارای عقل سلیم بوده و به دور از حبّ و بغض باشد، این مسأله را پذیرفته و بر صحت آن گواهی می‌دهد.

در اصطلاح فقهی دفاع عبارت است از مقابله با کسی که نسبت به جان و مال و ثغور اسلام و مسلمین قصد و تعدی دارد. در مجموع، دفاع؛ در مقابل هجوم و تهدید شکل می‌گیرد. از آن زمان که ابلیس به سرپیچی از فرمان حضرت حق دست یازید، تقابل و تعارض حق و باطل آغاز شد. در طول تاریخ بشر این تقابل همواره به اشکال مختلف ظاهر گردیده است.

در مباحث فقهی اسلام، ظاهراً موضوع مستقلی به نام دفاع» مطرح نشده و آنچه بر اساس شواهد موجود می‌باشد، مجموعۀ گسترده‌ای است به نام جهاد که دفاع» نیز یکی از مصادیق آن است (رضوی، 1376: 464).

دفاع امری قراردادی و اعتباری است که در موقعیت‌های خاص و شرایطی ویژه تعریف و تبیین می‌گردد. به طور اصولی دفاع به معنی دفع کردن یا مقابله با مهاجم یا مهاجمین می‌باشد. زیرا کرامت انسان‌ها به آزادی از زیر یوغ ستم و ستمگران معنی و مفهوم پیدا می‌کند و نیرو یا عاملی که آزادی انسان را سلب نماید، مانع بزرگی در جهت تعالی و کرامت انسان می‌باشد. به همین منظور خداوند در قرآن مجید مؤمنان را به جهاد ترغیب و تشویق نموده است و فلسفۀ دفاع از خویشتن در این مرحله نهفته است (اشراق، 1368: 28 و 128).

منزلت دفاع و ضرورت آن

دفاع و جهاد در فرهنگ اسلامی از منزلت ویژه برخوردارند که حفظ و تداوم شرافت و عزت نظام در برابر تهاجماتِ دشمنِ به کینه نشسته را به عهده گرفته‌اند. این دو واژه، واژه‌های نجات، استقلال، نمودهای کرامت، شوکت و معرفت‌های آزادی و حیاتند. چرا که اسلام، کینه‌ورزی کفر را بی‌هیچ فترتی پیوسته در مقابل داشته و دارد و درد زخم‌های تهاجم ناجوانمردانه این دشمن غدّار را در طول تاریخ حیات ایمان و در فراز و نشیب‌های دوام خود به عینه وجدان کرده و با شیرینی استقامت و صبر زیسته است، التیام این زخم‌ها و جبران آنها را این دو امر مقدس، به دوش می‌کشند.

سرگذشت شکوهمند تلخ و شیرین 8 سال پایمردی و ایثار ملت سرافراز ایران نمودِ محسوس این تقدس است که با بیان رسای نقش‌آفرین بزرگ و هدایت‌گر ارجمند آن در هر زمان و مکان و به هر بهانه و در هر حادثه به صراحت کشیده شده است. بیان اوج و منزلت دفاع و جهاد، چه در قالب تشویق و تحریض به حضور و سبقت در آن و ذکر فضیلت مجاهدان و رزم‌آوران و زمینه‌سازان حرکت آنان و ترسیم درجات خاص و استثنایی برای شهیدان و چه در قالب نکوهش و ذمّ از سستی‌کنندگان، بهانه‌تراشان و فراریان از جنگ و جهاد، در کتاب و سنت و در کلام و مواضع امام (ره) آنقدر زیاد است که در این نوشتار تنها به ذکر مختصری از آن اکتفا نمودیم.

در زمینه ضرورت دفاع امام (ره) معتقدند که: نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس ت خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهان‌خواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می‌کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت‌ها و ارزش‌های معنوی الهیمان نمی‌شناسند. به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقابله با ستیز با شما بر نمی‌دارند مگر این که شما را از دینتان برگردانند ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست‌ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبیمان را لکه‌دار نمایند» (امام‌خمینی، 1368، ج20: 245- 227).

پس راهی جز مبارزه نمانده است و باید چنگ و دندان ابرقدرت‌ها و خصوصاً آمریکا را شکست و ااماً یکی از دو راه را انتخاب نمود: یا شهادت، یا پیروزی، که در مکتب ما هر دوی آنها پیروزی است که انشاءالله خداوند قدرت شکستن چارچوب ت‌های حاکم و ظالم جهان‌خواران و نیز جسارات ایجاد داربست‌هایی بر محور کرامت انسانی را به همه مسلمین عطا فرماید، و همه را از افول ذلت به صعود عزت و شکوت همراهی نماید» (امام‌خمینی، 1368، ج20: 245- 227).

جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی‌شناسد و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان راه اندازیم» (امام‌خمینی، 1368، ج20: 163).

دفاع در اندیشه امام خمینی (ره)

اندیشه دفاعی حضرت امام این بود که از هر چیز بهانه‌ای برای آزاد کردن انسان‌ها پیدا کند. جنگ هم بهانۀ خوبی بود. با جنگ، انسان‌ها را آزاد کرد. انسان‌ها در ترس رفتند تا از ترس آزاد شوند. آیا شما می‌توانید بدون این که در آب بروید، ترستان را از شنا بریزید؟ هر چه کتاب بخوانید و هر چه تمرین در خشکی بکنید، مثل آن حالتی نیست که خود را در آب می‌اندازید. دشمن فکر می‌کرد جنگ مانع رشد خواهد شد. اشتباه او هم همین است. امام (ره) می‌فرمود: بیچارگی دشمنان اسلام در این است که اسلام را نشناخته‌اند، انسان را نشناخته‌اند.

امام خمینی (ره) دربارۀ دفاع از اهداف اسلامی و دستاورهای نهضت اسلامی می‌فرماید: ما الان که با قدرت‌های بزرگ دنیا مواجه هستیم، حال دفاعی داریم یعنی ما مدافع از آن چیزهایی که نهضت ما، قیام ما برای ما هدیه آورده است و از اهداف اسلامی و از کشور اسلامی خودمان و از تمام چیزهایی که مربوط به اسلام و مربوط به کشور است در حال دفاع هستیم و در حال دفاع، بسیج باید عمومی باشد. یعنی قضیه جهاد یک قضیه است، قضیه دفاع قضیه دیگر. قضیه جهاد یک شرایطی دارد، برای اشخاص خاصی هست، برای گروه معینی هست با شرایطی، لکن قضیه دفاع، عمومی است، مرد، زن، بزرگ، کوچک، پیر و جوان همان طوری که عقل انسان هم حکم می‌کند که اگر کسی هجوم آورد برای منزل یک کسی، اهالی آن منزل، هر یک که هست دفاع می‌کنند از خودشان» (امام‌خمینی، 1368، ج12: 44).

دیدگاه حضرت امام (ره)، که بر گرفته از آموخته‌های دینی است، دفاع؛ واکنش مشروع انسان برای تضمین حیات مادی و معنوی حفظ کرامت و شرف انسانی خویش در برابر عوامل مهاجم است که تکلیفی است واجب و الهی.  اندیشه‌های دفاعی امام (ره) محصور در مرزها نیست، آنچه که برای ایشان در بالاترین درجه اهمیت قرار داشت، دفاع از منافع جهانی اسلام است چرا که محور اندیشه‌های دفاعی حضرت امام (ره) اسلام و آرمان‌های الهی است. تأکید حضرت امام بر این بود که اگر در آفریقا یا آمریکا مسلمانی از ما کمک بخواهد ولو آن که هر پیامدی داشته باشد، وظیفه اسلامی ما است که او را یاری کنیم. برای ما کشور مطرح نیست آنچه مطرح است اسلام است و این نشان دهندۀ وسعت اندیشه دفاعی ایشان است.

دفاع در اندیشه امام منحصر به مقیاس‌های ملی و یا صرفاً شیوه‌های نظامی نیست. همان‌گونه که فرهنگ مهاجم به محدوده و مقیاس ملی اکتفا نمی‌کند، اگر در هر نقطه از جهان فرهنگ اسلام مورد تهاجم قرار گیرد، بر همه مسلمانان دفاع ی، نظامی، فرهنگی و حتی اقتصادی واجب است و آنچه را که حزب‌الله و نیروهای مخلص بسیجی، سپاهی و ارتشی باید در برابر تهاجم استکبار برای خود سنگر قرار دهند فرهنگ اصیل اسلام است.

آنچنان که حضرت امام (ره) در تحریرالوسیله نوشته‌اند و ما بخشی از مسائل آن را می‌آوریم آن است که دفاع در تمامی عرصه‌ها بر همۀ مسلمانان واجب است:

اگر خوف آن رود که دشمن استیلا و تسلط خود را گسترش دهد و اسیرشان سازد، در این صورت دفاع واجب می‌شود به هر وسیله‌ای که ممکن باشد»(امام‌خمینی، 1379، ج1: 452).

اگر خوف آن رود که دشمن کافر بر حوزۀ اسلام و شهرهای آن تسلط ی که منجر شود به اسارت ی و اقتصادی مسلمین و ذلت و تحقیر اسلام و مسلمین و ضعیف شدنشان دفاع واجب می‌شود. و این دفاع یا با سلاح‌هایی که دشمن دارد و شبیه آن صورت می‌گیرد و یا با مقاومت و مبارزه منفی مانند تحریم خرید کالای دشمن و ترک کردن استعمال آنها و معاشرت نکردن با آنها به طور کلی»(امام‌خمینی، 1379، ج2: 336).

اگر روابط ی میان دول اسلامی و دولت‌های خارجی و بیگانه باعث تسلط آنها بر نفوس و شهرها و اموال مسلمانان شود یا باعث اسارت ی مسلمانان گردد، برقراری روابط؛ حرام است و پیمان‌هایی که برقرار می‌کنند باطل است و بر مسلمان واجب است که در این مواقع رؤسای دولت‌های خود را ارشاد کنند و آنان را وادار سازند که چنین قراردادهایی را فسخ نمایند هر چند که با مبارزه منفی باشد» (امام‌خمینی، 1379، ج1: 462).

اگر ترس آن رود که یک کشور مسلمان مورد هجوم و حمله بیگانگان و اجانب قرار بگیرد بر تمام دولت‌های اسلامی واجب است که از آن کشور مسلمان حمایت و دفاع کنند با هر وسیله که ممکن باشد» (امام‌خمینی، 1379، ج1: 487- 485).

با توجه به فتاوای حضرت امام (ره) در راستای دفاع در می‌یابیم حضرت امام (ره) از هرگونه به اجزاء فرهنگی مادی و معنوی شدیداً مخالفت و مبارزه با آن را واجب دانسته است. زیرا فرهنگی به صورت تهاجم به اجزاء آن صورت می‌پذیرد و دشمن از راه آداب و سننی که شاید از دید بعضی از حکومت‌ها و افراد مهم نبوده باشد وارد گردیده و در نهایت اهداف خود را پیاده کنند. امام (ره) در فتاوای دفاع به تمام مسائل اجتماعی نظر داشته و با فتوای خود راه‌های ورود استعمار فرهنگی را بسته و قبل از ورود عقاید و افکار که جامعه را از میان تهی نماید به دفع آن پرداخته است و هر جامعه‌ای چنانچه بدان عمل نمایند یقیناً راه نفوذ فرهنگ بیگانه مسدود نموده است (معصومی، 1377: 380).

حضرت امام (ره) به استقلال فرهنگی و بازگشت به اسلام ناب سفارش زیادی می‌فرمود، چرا که بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت دارد فرهنگ آن جامعه است و فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می‌دهد و با انحراف فرهنگ هر چند جامعه در ابعاد اقتصادی، ی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و میان تهی خواهد بود. امام (ره) بارها فرهنگ منحطی که در گذشته بر جامعه حاکم بوده را شدیداً مورد انتقاد قرار می‌داد و سعی در معرفی فرهنگ اصیل داشت. امام (ره) می‌فرمود:

در صدد باشید که از غرب‌زدگی بیرون بیایید و گمشدۀ خود را پیدا کنید. شرق، فرهنگ اصیل خود را گم کرده است و شما که می‌خواهید مستقل و آزاد باشید باید مقاومت کنید و باید همه قشرها بنای این را بگذارند که خودشان باشند» (امام‌خمینی، 1368، ج11: 186).

حضرت امام (ره) توهین به مقدسات و فرهنگ اسلامی را بی‌جواب نمی‌گذاشت و به دشمن می‌فهماند که قادر به مسخره گرفتن فرهنگ و ارزش‌های اجتماعی اسلامی نیست و از آن دفاع خواهد شد. در جریان سلمان رشدی که فرهنگ غنی اسلامی با شیوۀ خاصی مورد تهاجم قرار گرفت و به تصور برخی که می‌بایستی به خاطر شرایط موجود در این امر مسامحه نمود، حضرت امام (ره) بلافاصله آن فتوای معروف را صادر و یک بار دیگر صلابت و عظمت اسلام را در جهان به نمایش گذاشت و دشمن را در برابر آن عظمت کوچک شمرد (معصومی، 1377: 381).

دفاع در اندیشه‌‌ امام خمینی ماهیتی الهی و انسانی دارد. بدین جهت است که به تعبیر ایشان حضور توده ‌مردم در صحنه جهاد و دفاع در جهت اطاعت خدا» مطرح است (امام‌خمینی، بی‌تا: 24). در راستای چنین برداشتی از ماهیت دفاع است که پیروزی‌های به دست آمده در میدان نبرد با دشمن در هشت سال دفاع مقدس را از جانب خدای سبحان دانسته و می‌گوید: بار الها جوانان رزمنده ایران فتح را از تو می‌دانند و به قدرت خویش مغرور نیستند و اگر غرور و سرفرازی هست، تو نازل فرمودی و رعب و وحشت را در قلوب دشمنان آنان که دشمنان اسلام‌اند انداختی (امام‌خمینی، 1368، ج16: 100). بر این مبنا، به اعتقاد وی این جنگ تحمیلی شکوه و عظمت ایمان و اسلام را در پهناور جهان منتشر نمود» (امام‌خمینی، 1368، ج16: 101).

نقش امام (ره) در دفاع از ملل اسلامی و مستضعف

الف) زمینه دفاع

معمار بزرگ انقلاب اسلامی حرکت ضداستکباری و مبارزات حق‌طلبانه و مظلوم‌خواهانه خود را از دوران استبداد و اختناق رضاخانی که با انزوای اسلام و ت از صحنۀ ی و اجتماعی ایران همراه بود، آغاز نمودند. آن عالم مجاهد با سرودن ابیات زیر دوران غربت مبارزین را در سال‌های اختناق چنین توصیف می‌نمایند:

از جـور رضا شاه کـجا داد کـنیـم                                               زیـن دیـو، برکـه نـاله بنیـاد کنـیم

آن دم که نفس بُود، ره ناله ببست                                               اکنون نفسی نیست که فریاد کنیـم

در این دوران امام (ره) با تدوین و انتشار کتاب کشف‌الاسرار[1] فجایع سلطنت بیست سالۀ پهلوی را افشا نموده و با دفاع از اسلام و ت به پاسخگویی به شبهات و هجمه‌های منحرفین پرداخت و در همین کتاب ایدۀ حکومت اسلامی و ضرورت قیام برای تشکیل آن را مطرح ساخت. یک سال بعد نخستین بیانیۀ ی خود را که در آن (با آیۀ قُل اِنَّما اَعِظُکُم بِواحِدَةٍ اَن تَقُومُوا لِلّهِ مشثنی وَ فُرادی (سبأ، 46) آغاز شده بود)، آشکارا علمای اسلام و جامعۀ اسلامی را به قیام عمومی فرا خوانده بود، صادر کردند (انصاری، 1374: 29).

امام (ره) به عنوان تجسم عملی اسلام نام محمدی زمینۀ حرکتشان را در دفاع از ملت‌های اسلامی و ستمدیده، پیروی از دستورات و رهنمودهای قرآن کریم، سنت و سیرۀ نبی مکرم اسلام (ص) و ائمۀ اطهار (ع) بیان می‌کنند و برای تحقق بخشیدن به وعده الهی وَ نُریدُ اَن نُمَنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفُوا فِی الأرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّةَ وَ نَجعَلَهُم الوارِثینَ» (قصص، 5) و با استناد به آیۀ شریفۀ وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً» (نساء، 75) و حدیث نبوی: مَن سَمِعَ مُسلِماً یُنادی یا لَلمُسلِمینَ فَلَم یُجِبهُ فَلَیسَ بِمُسلِمٍ» (مطهری، بی‌تا: 171) حمایت و پشتیبانی خود را از ملت‌های ستمدیده و مستضعفان جهان اعلام نموده و قاطعانه می‌فرمایند:

ما به پیروی از اسلام بزرگ از جمیع مستضعفین حمایت می‌کنیم و از شما و هر سازمانی در جهاد که برای نجات کشور خویش بپاخاسته است، پشتیبانی می‌کنیم. ما از مبارزات برادران فلسطینی و مردم جنوب لبنان در مقابل اسرائیل غاصب کاملاً پشتیبانی می‌نماییم و به خواست خدای تعالی بر دشمنان بشریت و اسلام پیروز خواهیم شد و امید است که نصر خدایی و فتح مسلمانان نزدیک باشد» (امام‌خمینی، 1368، ج11: 110).

من دست و بازوی همۀ عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته‌اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده‌اند، می‌بوسم و سلام و درودهای خالصانۀ خود را به همۀ غنچه‌های آزادی و کمال نثار می‌کنم» (آیین انقلاب اسلامی، 1374: 424).

فقرا و متدینین بی‌بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب‌ها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم» (آیین انقلاب اسلامی، 1374: 292).

امام (ره) در شرایطی یک تنه سُکّان کشتی انقلاب را به دست گرفت که کمتر کسی باور می‌کرد که این کشتی بتواند در دریای مواج و پر تلاطمِ دهر به ساحل نجات برسد و البته آن شد که خدا خواست. نه تنها کشتی انقلاب با سلامت به مقصد برسد بلکه راه مجاهدان و مبارزان در شرق و غرب عالم را هموار نمود.

ب) علت دفاع

نهضت امام (ره)، ادامه دهندۀ نهضت امام حسین (ع) و حلقۀ اتصال نهضت قائم آل محمد (ص) حضرت ولی عصر (عج) می‌باشد. امام (ره) انگیزۀ قیام و انقلاب را قرب الی‌الله و نجات مستضعفین از دست مستکبرین معرفی نموده و با ندای حق‌طلبانۀ کُونُوا لِلظّالِمِ خَصماً وَ لِلمَظلُومِ عَوناً» (دشمن ستمگر، و یاور و پشتیبان ستمدیده باشید.) در جهت مقاصد عالیۀ اسلام که همان تشکیل حکومت اسلامی بر مبنای سیره و روش حضرت ختمی مرتب (ص) است گام بر می‌داشتند.

امام (ره) همچون مولا و مقتدایشان امیر مؤمنان علی ابن ابیطالب (ع) که توانست حوزۀ اسلامی بی‌سرپرست آن زمان را بعد از یک ربع قرن که سنت و سیرۀ پیغمبر اسلام دگرگون شده بود زنده سازد، توانسته با انگیزۀ اجرای قانون الهی و نجات مظلومین از دست ستمکاران و احیای دین مبین اسلام، خواب راحت را از دیدگاه جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می‌ورزیده‌اند، سلب نماید و نظام اسلام رسول الله (ص) را در جهان استکبار ترویج نموده و از کعبه و حج این منبر بزرگ بر بلندای بام انسانیت صدای مظلومان را به همۀ عالم منعکس و آوای توحید را طنین‌انداز سازد (جعفری، 1376: 264).

آن چیزی که برای امام (ره) مهم بود، ادای تکلیف و اجرای فرمان الهی بود، هرگز به دنبال اهداف و غرایز شخصی نبوده‌اند. در این راستا با اشاره به حدیث مولای متقیان امیر مؤمنان علی (ع) هدف از قیام و علت دفاع را چنین توضیح می‌دهند:

فرمایش امام علی (ع) این است که خدایا! تو می‌دانی ما برای به دست آوردن منصب و حکومت قیام نکرده‌ایم بلکه مقصود ما نجات مظلومین از دست ستمکاران است. آنچه مرا وادار کرد که فرماندهی و حکومت بر مردم را قبول کنم، این بود که خدای تبارک و تعالی از علما تعهد گرفته و آنان را موظف کرده که به پرخوری و بهره‌مندی ظالمانه ستمگران و گرسنگی جانکاه ستمدیدگان سکوت ننمایند. یا می‌فرماید: خدایا! تو خوب می‌دانی که آنچه از ما سر زده و انجام شده، رقابت برای به دست آوردن قدرت ی، یا جستجوی چیزی از اموال ناچیز دنیا نبوده است و بلافاصله دربارۀ این که سپس او و یارانش به چه منظور کوشش و تلاش می‌کرده‌اند می‌فرماید: بلکه برای این بود که اصول روشن دینت را بازگردانیم و به تحقق رسانیم و اصلاح را در ک پدید آوریم تا در نتیجه آن بندگان ستمدیده‌ات ایمنی یابند و قوانین تعطیل شده و بی‌اجرا مانده‌ات به اجرا درآید و برقرار گردد» (امام‌خمینی، 1373: 45).

بنیانگذار نهضت، همانند بازیگران ی جهان امروز نبوده‌اند که به صورت ظاهری و مصلحت‌اندیشی و سوپاپ اطمینان به دفاع از محرومین و مستضعفین بپردازند بلکه به قدری برای این قشر ارزش قائل بوده‌اند که موفقیت و پیشرفت انبیاء و اولیای خدا را ناشی از حضور و حمایت مستضعفین از آنها در طول تاریخ یاد می‌کنند:

تمام ادیان آسمانی از بین توده‌ها برخاسته است و با کمک مستضعفین بر مستکبرین حمله برده است. مستضعفین در همۀ طول تاریخ به کمک انبیاء برخاسته‌اند و مستکبرین را به جای خود نشانده‌اند. در اسلام پیغمبر اکرم از بین مستضعفین برخاست و با کمک مستضعفین، مستکبرین زمان خودش را آگاه کرد یا شکست داد. مستضعفین بر تمام ادیان حق دارند، مستضعفین به اسلام حق دارند. زیرا در طول تاریخ 1400 ساله این جمعیت بودند که کمک کردند دین اسلام را، ترویج کردند از دین اسلام. نهضت ما هم با مستضعفین پیش رفت» (آیین انقلاب اسلامی، 1374: 291).

چگونگی دفاع از ملل اسلامی و مستضعف از دیدگاه امام (ره)

همان‌طور که اشاره شد امام (ره) از آغاز شکل‌گیری نهضت اسلامی تا لحظه‌های آخر عمر مبارکشان، دفاع از ملت‌های اسلامی را به عنوان یکی از مهم‌ترین اهداف استراتژیک مبارزات خود قرار داده و در مناسبت‌های مختلف از آن‌ها حمایت و پشتیبانی نموده‌اند. دفاع امام (ره) از ملت‌های اسلامی و مستضعف در قالب منافع ملی و یا توسعه‌طلبی و کشورگشایی نبوده است بلکه منافع ملی را در چهارچوب منافع اسلامی دارای اعتبار و ارزش می‌دانسته‌اند. دفاع از ملت‌های افغانستان، لبنان و فلسطین در واقع دفاع از اعتقادات و مبانی و اصول اسلامی بوده است و ایدئولوژی اسلام حد و مرز جغرافیایی نمی‌شناسد. زیرا اسلام مکتبی جهان‌شمول و فراملیتی است.

با نگرشی به مطالب فوق می‌توانیم نقش آن حکیم فرزانه را در حمایت و چگونگی دفاع از ملل اسلامی و مستضعف به شرح زیر بیان داریم:

1- دعوت به قیام؛ 2- حفظ اتحاد و وحدت اسلامی؛ 3- نفی سلطه‌پذیری و سلطه‌گری؛ 4- سازش‌ناپذیری در مقابل دشمن؛ 5- دفاع از سرحدات اسلامی؛ 6- حمایت از نهضت‌های آزادی‌بخش؛ 7- تشکیل هسته مقاومت در جهان (جعفری، 1376: 270- 266). در این نوشتار برای جلوگیری از طولانی شدن مباحث تنها به شرح برخی از موارد ذکر شده در بالا اکتفا می‌نماییم.

1- دعوت به قیام: امام (ره) همانند انبیای عظام و امامان معصوم ک مردم را به قیام همه‌جانبه علیه دستگاه استبداد و جفاکار دعوت می‌کردند، ملت‌های اسلامی و غیر اسلامی را به عدم سکوت و قیام در مقابل حکومت‌های دست نشانده و قدرت‌های پوشالی سلطه‌گر که مشغول چپاول و غارت اموال و منابع و معادن مسلمین و محرومین جامعه بودند، فرا می‌خوانند و خطاب به ملت‌ها اعلام می‌کنند تا بانگ الله‌اکبر و قدرت ایمان خود، دولت‌های فاسد را از صحنه بیرون و دست اجانب را از مقدّرات کشورشان کوتاه نمایند:

هان ای مسلمانان جهان و مستضعفان تحت سلطۀ ستمگران! بپا خیزید و دست اتحاد به هم دهید و از هیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبۀ مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است. ما از برادران اسلامی خود در مشارق و مغارب ارض می‌خواهیم که با جمهوری اسلامی ایران هم‌صدا و هم‌جهت شده و با یاری خداوند متعال، شر جنایتکاران را دفع و بساط چپاولگری را از کشورهای اسلامی و بلاد مسلمین برچینند» (امام‌خمینی، 1363: 184- 183).

هان ای مظلومان جهان! از هر قشر و از هر کشوری هستید به خود آیید و از هیاهو و عربدۀ آمریکا و سایر زورمندان تهی مغز نهراسید و جهان را بر آنان تنگ کنید و حق خود را با مشت گره کرده از آنان بگیرید» (امام‌خمینی، 1378: 162).

2- نفی سلطه‌پذیری و سلطه‌گری: بر اساس موازین اسلامی ملل اسلامی حق به دیگران و اعمال سلطه بر آنان را ندارند. اسلام سلطه‌پذیری را نفی نموده و دستور می‌دهد: هرگز تحت انقیاد سلطه‌گران قرار نگرفته و با آنها به مبارزه برخیزند. در واقع اسلام استکبار را که مبین نوعی سلطه‌گری و سلطه‌جویی و استعمار و استثمار فرهنگی، ی و اقتصادی توسط اقلیتی زورگو و نفع‌طلب بر خیل عظیم توده‌های محروم می‌باشد، را محکوم می‌نماید. این اصل ضامن استقلال ی مسلمین می‌باشد. امام (ره) ضمن اعلام برنامۀ مکتب اسلام در این خصوص در دو کلمه با عنوان لاتَظلِمون وَ لا تُظلِموُن» (بقره، 181) (نه ستم کنید و نه ستم بپذیرید) می‌فرمایند:

ما می‌خواهیم همۀ مردم، همۀ مسلمین و غیر مسلمین، همه در صلح و صفا باشند، لکن معنایش این نیست که اگر یک کسی بخواهد بریزد در منزل یک کسی و تعدی کند، ما بگوییم که سر صلح داشته باشید و تن بدهید به ظلم. نه، همان‌طوری که ظلم حرام است، انظلام و تن دادن به ظلم هم حرام است» (امام‌خمینی، 1378: 193).

3- سازش‌ناپذیری در مقابل دشمن: یکی از آفات خطرناک مبارزۀ ی و پیکار نظامی، کشانده شدن جریان مبارزه به سمت خط سازش و تسلیم است. یعنی: دست کشیدن از اصول و آرمان‌ها و فدا کردن آن برای رسیدن به مسائل فرعی و کم اهمیت که معمولاً با توطئه‌های حساب شده و از قبل تعیین شدۀ دشمن، چنین خطری بر سر راه مبارزات اصولی وجود دارد. امام (ره) ضمن محکوم کردن خط سازش با دشمن، قاطعانه هشدار می‌دهند: سازش با ظالم، ظلم بر مظلومین است، سازش با ابرقدرت‌ها ظلم بر بشر است. آنهایی که به ما می‌گویند: سازش کنید، آن‌ها یا جاهل هستند یا مزدور. سازش با ظالم، یعنی: این که دست ظالم را باز کن تا ظلم کند. این خلاف رأی تمام انبیاست» (آیین انقلاب اسلامی، 1374: 393).

4- دفاع از سرحدات اسلامی: در رسالۀ عملیۀ حضرت امام (ره) آمده: اگر دشمن بر بلاد مسلمانان و سرحدّات آن هجوم نماید، واجب است بر جمیع مسلمانان دفاع از آن به هر وسیله‌ای که امکان داشته باشد از بذل جان و مال» (امام‌خمینی، 1367: مسأله 2826).

تضییع حقوق مسلمین و ضعیف گرداندن هر بخش از این سرزمین پهناور اسلامی می‌تواند کل جوامع اسلامی را در معرض اضمحلال و از هم پاشیدگی قرار دهد. لذا می‌بینیم که امام (ره) از حیثیت مسلمان‌ها در کشورهای دیگر همچون تونس، مراکش، عربستان، کشمیر، لیبی، عراق، لبنان، افغانستان و فلسطین دفاع می‌کنند و می‌فرمایند:

ما اعلام می‌کنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیب‌ناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روش‌های مبارزه علیه نظام‌های کفر و شرک آشنا می‌سازد» (امام‌خمینی، 1378: 268- 267).

امام (ره) در دفاع از قیام مردم فلسطین قاطعانه و با صلابت اعلام می‌نمایند:

ما می‌گوییم اسرائیل باید از صفحۀ روزگار محو شود و بیت‌المقدس مال مسلمین و قبلۀ اول مسلمین است» (امام‌خمینی، 1363: 196).

امام (ره) در قضیۀ جنگ شش روزۀ اسرائیل در خرداد 1346 به کشورهای مجاور، اعلامیه‌ای در زمینۀ جنایت اسرائیل و تحریم اقتصادی آن صادر نمودند. ایشان در این اعلامیه دولت اشغالگر صهیونیست را مادۀ فساد در قلب ممالک اسلامی و عامل مقاصد استعمار دانسته و ریشه کن نمودن آن را وظیفۀ جهان اسلام به ویژه ممالک اسلامی و ملل بزرگ اسلام می‌شمارند (عمیدزنجانی، 1372: 477- 476).

نتیجه‌گیری

در میان سطوح مختلف اندیشه‌های فقهی- ی امام خمینی (ره)، نگرش دفاعی ایشان از اهمیت فراوانی برخوردار است. اگر چه امام از نوادر فقها و شاید تنها فقیهی می‌باشند که در مجموعه آراء فقهی خود شخصاً به مقوله دفاعی و ابعاد گسترده آن توجه کرده است، و در این رابطه ظرایف خاصی را در زمینه مسئولیت جامعه اسلامی، حکومت‌های مسلمان در برابر بیگانگان و معترضان و تهدید کنندگان منافع و آرمان‌های اسلامی امت اسلام متذکر شده‌اند. قرائن و شواهد موجود در گستره آثار نظری بجا مانده از حضرت امام یعنی پیام‌ها، سخنرانی‌ها و فتاوی ایشان بیانگر حاکمیت نوعی آرمان ایدئولوژیک جغرافیایی بر چارچوب تفکر دفاعی حضرت است که از زاویه آرمان‌های اسلام‌گرایانه، عرصه نظری دفاع از قلمرو منافع مسلمین و امت اسلامی را در سطوح ملی (ایران اسلامی) و جهان اسلام (امت اسلامی) می‌جوید و حوزه‌های فرهنگی، اقتصادی، ی و اجتماعی را در سطوحی فراتر از دفاع صرف نظامی پی‌جویی می‌کند.

حضرت امام خمینی (ره) از نوادر فقهای مصلح اجتماعی در میان علمای اسلامی است که در طول چندین دهه، در حجم گسترده‌ای از آثار کتبی و شفاهی، دیدگاه‌های فقهی ـ ی خویش را مطرح کرده است. مقوله استراتژی دفاع همه‌جانبه در نظر حضرت امام در برگیرنده گسترده مفهومی کلانی است که در عین حال قابل تفکیک به اجزا متفاوت است، اما مرتبط و متعادل با یکدیگرند. نگاه کردن کلان‌نگر امام در عرصه دفاعی، در کنار پرداختن به ظرایف خاص، اشاره به برداشتی همه‌جانبه دارد.

مقوله دفاع، در فضای کلی اندیشه فقهی حضرت امام (ره) جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. در واقع ایشان به عنوان یک فقیه، بخشی از آرای خویش را به مقوله دفاع معطوف کرده است. تحریرالوسیله و کشف‌الاسرار به قراین مهمی به ویژه در حوزۀ جهاد ابتدایی» اشاره دارند. به طور کلی بیان شده است که در مجموع 35 مورد از فتاوای حضرت امام (ره) بر محور مسأله دفاع، 9 مورد به دفاع جمعی» و الباقی به دفاع خودی» پرداخته است.

تأکید حضرت امام (ره) بر دفاع از ملل اسلامی و مستضعف با استناد به آیات قرآن کریم، سنت و سیرۀ پیامبر اکرم (ص) و ائمۀ اطهار (ع) بوده و کاملاً با معیارهای مکتب حیات‌بخش و دشمن‌سوز اسلام ناب محمدی (ص) منطبق است.

دفاع از ملل اسلامی و مستضعف، حمایت از جنبش‌های آزادی‌بخش، نفی سلطه‌گری و سلطه‌پذیری، اتحاد و وحدت اسلامی، دفاع از سرحدّات بلاد اسلامی، سازش‌ناپذیری در مقابل دشمن، تشکیل هسته‌های مقاومت در جهان، از اصول استراتژیک و بنیادین در اندیشه‌ها و دیدگاه‌های امام (ره) است که باید از آن صیانت و پاسداری نمود. در حقیقت امام (ره) راه را برای ما باز نموده و زمینه‌ها را فراهم ساخته است و این ما هستیم که باید با درک صحیحِ راه و خط امام، تبیین روشن و دقیق دیدگاه‌ها و مواضع ارزشمند ایشان، ضمن حراست از آن سخنان حکیمانه، آن را به نسل‌های آینده منتقل سازیم.

با نگرشی به مطالب فوق می‌توان نتیجه گرفت که حرکت قاطعانه، سازش‌ناپذیر و ستم‌سوز حضرت امام (ره) در دفاع از ملل اسلامی و مستضعف آثاری را بر جای گذاشته که عبارتند از:

1- عبودیت و بندگی در مقابل رب‌العالمین؛ 2- احیای مجد و عظمت اسلام و مسلمین؛ 3- احیای فرهنگ اسلام ناب محمدی (ص) در مقابل اسلام آمریکایی؛ 4- ارائۀ انقلاب اسلامی به جای دعوت اسلامی؛ 5- بیداری ملت‌های اسلامی و غیر اسلامی؛ 6- آگاهی ملت‌ها از ارزش قیام همگانی مردمی؛ 7- اتحاد و وحدت در مقابل دشمن مشترک؛ 8- ویرانی و فروپاشی کاخ‌های سلطه‌گر و ستمگر؛ 9- استقلال، توجه و تکیه به نیروهای داخلی؛ 10- خلع ید دست‌های پلید استعمار از کشورهای اسلامی؛ 11- همراهی و مساعدت ملت‌ها با یکدیگر؛ 12- تقویت اعتماد و عزت نفس در ملت‌ها.

امام (ره) در زمینه دفاعی توجه خاصی را به نیروهای مسلح مبذول می‌داشتند. در این زمینه رهنمودهای آن زعیم و مقتدای سربازان اسلام گره‌گشا و حلال مشکلات بود. امام (ره) امر دفاع را محدود به دفاع نظامی ننمودند بلکه در زمینه‌های اقتصادی، ی، فرهنگی و اجتماعی ملت را تشویق به دفاع و مقابله با دشمنان اسلام می‌نمودند. امام خمینی (ره) که خود برای دفاع از ارزش‌های اسلامی بپا خواستند برای امر دفاع اهمیت بسیاری قائل بودند. در حالی که ارتش ایران در زمان طاغوت برای سرکوبی مردم مسلمان به کار گرفته می‌شد، امام خمینی (ره) ماهیت ارتش ایران را متحول نمودند و آن را تبدیل کردند به ارتشی مکتبی و اسلامی که در صحنۀ نبرد با دشمنان اسلام و کشور قهرمانی‌ها نمود. ولایت فقیه توانست در ارتش و نیروهای مسلح کشور معنویت را جایگزین خواست‌های فردی و شخصی نماید و رهنمودهای امام (ره) در امر دفاع مقدس راهگشای پیروزی‌های نیروهای مسلح در دفاع مقدس بود.

در پایان باید چنین بیان نمود که دفاع در اندیشه امام خمینی (ره) ماهیتی الهی و انسانی دارد. ایشان در اندیشۀ دفاعی خود رویکرد کاملاً دینی را برگزیده و روح مبارزه و حفظ انگیزۀ دفاعی را تبلور آرمان‌های دین و دینداری می‌دانند. در دیدگاه امام (ره)، دفاع؛ واکنش مشروع انسان برای تضمین حیات مادی و معنوی حفظ کرامت و شرف انسانی خویش در برابر عوامل مهاجم است که تکلیفی است واجب و الهی. 

نویسنده : احسان ایوبی پژوهشگر مسائل ی

منابع:

  1. مرندی، مهدی، ، تبیان، دفتر بیست و چهارم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378.جنگ و دفاع در اندیشه امام خمینی
  2. شبانی، محمدرضا، اندیشه‌های دفاعی حضرت امام خمینی(ره)، ، تهران، سازمان عقیدتی ی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، چاپ اول، 1376.مجموعه مقالات چهارمین گردهمایی تبیین اندیشه‌های دفاعی حضرت امام خمینی(ره)
  3. قرآن‌کریم.
  4. سیّاح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوین، تهران، انتشارات اسلام، ج1، 1375.
  5. اشراق، محمدکریم، ، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1368.جنگ در اسلام
  6. رضوی، سیدعباس، جهاد دفاعی از دیدگاه امام خمینی(ره)، مجموعه مقالات چهارمین گردهمایی تبیین اندیشه‌های دفاعی حضرت امام خمینی(ره)، تهران، سازمان عقیدتی ی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، چاپ اول، 1376.
  7. امام‌خمینی، سید‌روح‌الله، صحیفه نور، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1368.
  8. ______________، تحریرالوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1379.
  9. معصومی، یوسف، امام و دفاع فرهنگی، مجموعه مقالات و سخنرانی‌های سیری در اندیشه‌های دفاعی امام خمینی (ره)، تهران، سازمان عقیدتی ی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، چاپ اول، جلد سوم، 1377.

10. امام‌خمینی، سید‌روح‌الله، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، قم، انتشارات آزادی، بی‌تا.

11. ______________، ولایت فقیه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 137


امام خمینی

کتاب "هم نفس بهار" که به بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(ره) در مورد خانواده می پردازد برای چهارمین بار توسط موسسه چاپ و نشر عروج منتشر شد.

به گزارش تبیان، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، مقدمه این اثر به قلم خانم دکتر زهرا مصطفوی دختر گرامی حضرت امام خمینی(ره) نگارش یافته است.

ایشان در رابطه با پدر بزرگوارشان می نویسند: چهره مهربان خمینی کبیر در تشعشع رهبری خردمندانه اش از چشمان تیزبین پژوهشگران پوشیده و ابعاد گوناگون شخصیت امام(ره) تحت الشعاع رهبری ایشان کمتر مورد توجه قرار گرفته است و جلوه ی اندیشه و رفتار امام مانع از آن بوده تا سعه وجودی ایشان -آن چنان که شایسته است- برای شیفتگان راه ایشان آشکار گردد.

چهره مهربان خمینی کبیر در تشعشع رهبری خردمندانه اش از چشمان تیزبین پژوهشگران پوشیده و ابعاد گوناگون شخصیت امام تحت الشعاع رهبری ایشان کمتر مورد توجه قرار گرفته است

ایشان ضمن اظهار امیدواری بر بیان و ثبت یادهای امام ادامه داده است: تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) نتیجه تلاش طاقت فرسای محققینی است که با درک صحیح اهمیت منابع مکتوب و ماندگاری آن، سعی کرده اند تا نانوشته های تاریخ را از زبان یاران امام به رشته تحریر در آورند و در این راه خستگی و کم لطفی ها را به جان خریده اند تا از منابع اصیل خاطرات بهره ببرند و آنها را در اختیار جویندگان حقیقت قرار دهند.

فصل اول این اثر با عنوان دیدگاه ها در ابتدا شمه ای از مرتبت حضرت زهرا را از دیدگاه فرزندش حضرت امام خمینی(ره) بیان کرده و سپس مقام و کرامت زن و توجه و اهتمام به نهاد خانواده و اهمیت و شرافت مادری را مورد توجه قرار داده است.

در فصل دوم نیز که به خاطرات اختصاص دارد سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(ره) در مورد خانواده از زبان فرزندان، خانم طباطبایی( عروس امام) و نوه ها و دوستان و یاران بیان شده است.

فصل سوم به نامه های خانوادگی حضرت امام خمینی(ره) به اعضای خانواده شان اختصاص دارد و در فصل چهارم نیز که "در خانه امام(امام و همسرش)" نام دارد سفارشات، نامه ها و خاطرات حضرت امام خمینی(ره) در رابطه با همسرشان گردآوری شده است.

این اثر "دوست داشتن" و مهمتر از آن "ابراز محبت"، "کمک و همکاری درخانه"، گذشت و فداکاری، زبان تشکر و قدردانی و . را با تکیه برسیره حضرت امام خمینی(ره)، این اسوه حسنه، آموزش می دهد.

گفتنی است، چاپ اول این کتاب در سال 1387 منتشر شده بود.


تهیه و تنظیم: گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی


استراتژی سال 98 رهبر انقلاب چه خواهد بود؟

غلبه انقلابی‌گری عاقلانه بر بوروکراسی لَخت

گام دوم #لولای_حرکتی سال‌های پیش رو است. تغییر تمرکز کشور از جریان خودجوش مومن انقلابی بر جریان مدیر مومن‌ انقلابی.

رهبر انقلاب

رهبر انقلاب سال 98 را سال رونق تولید» نامیدند. در اینجا یک سوال ایجاد می‌شود، چرا امسال #رونق_تولید نام‌گذاری شد؟ حمایت از کالای ایرانی که گام بعد از رونق تولید است، آیا نام این دو سال نباید جابجا می‌شدند؟

شواهد نشان می‌دهد که رهبری این نام‌ها را بر مبنای استراتژی مورد نیاز کشور انتخاب کرده‌اند. سال پیش کشور از دل آشوب‌های دی۹۶ خارج شده بود و اهل فن در جریان طراحی خارجی آشوب‌های موسوم به #تابستان_داغ بودند.

۹۷ سال ایجاد همدلی و انسجام در مقابل فشار دشمن و حل مشکلات داخلی اقتصادی بود و رهبری برای حل آنها دست دولت را با تشکیل شورای هماهنگی اقتصاد که همه قوا ذیل آن قرار می‌گرفتند قدرتمند کردند و اجازه ندادند موازی سازی با دولت شکل بگیرد. از طرف دیگر تلاش کردند تا مانع بروز شکاف بین ملت شوند. حمایت از کالای ایرانی از آن اقداماتی بود که مردم را با مردم در حوزه اقتصاد منسجم می‌کرد و همدل.
اما اقدامات رهبری در سال ۹۸ نشان میدهد استراتژی کشور ناظر به شرایط و نقشه های دشمن دچار تغییر شده است.

مبنای استراتژی ۹۸

استراتژی ۹۸ ذیل بیانیه #گام_دوم قرار گرفته است. این را می‌توان از اشارات مستقیم رهبری هم دریافت کرد. آنجا که به آیت‌الله شب‌زنده‌دار درباره اهمیت گام دوم سفارش بسیاری داشتند، در دیدار مردم آذربایجان و در همین سخنرانی اخیر خود در حرم رضوی به آن اشاره کردند یا اینکه حکم رییس جدید قوه قضاییه را مبتنی بر خواست گام دوم اعلام کردند.
گام دوم #لولای_حرکتی سال‌های پیش رو است. تغییر تمرکز کشور از جریان خودجوش مومن انقلابی بر جریان مدیر مومن‌ انقلابی.
چرا؟ به هفت توصیه نهایی رهبری به جوانان در گام دوم توجه کنید. تحقق هر هفت بند آن با اشاره مستقیم در متن به حکومت‌ها برمی‌گردد. حتی بند دوم آن که مربوط به اخلاق است که ظاهرش فردی است آمده که "معنویت بدون همراهی حکومت‌ها توفیق چندانی نخواهد داشت." و بماند بندهای دیگر گام دوم که مربوط به اقتصاد و ت خارجی و . است که مستقیم به حکمرانی برمی‌گردد.
این نگاه در متن پیام نوروزی هم نمایان است. آنجا که می‌فرمایند "مشکل اساسی کشور همچنان اقتصاد و معیشت مردم است و کشور هم طرح و هم برنامه برای حل آن دارد اما بروز مشکلات ناشی از نارسایی‌های مدیریتی و اجرای آن است."
و حتی در سخنرانی حرم رضوی که خطاب اصلی‌شان مسولان فعلی کشور بودند چه آنجا که تذکرات پنهانی از دو قوه درباره کم کاری را علنی کردند و چه آنجا که برای تحقق رونق تولید به مدیریت واردات اشاره کردند و چه آنجا که شرط شکوفایی اقتصاد را مدیریت مجاهدانه و عالمانه دانستند.

گام دوم چگونه محقق می‌شود؟

شرط تحقق گام دوم انقلاب، غلبه انقلابی‌گری عاقلانه مومنانه بر بوروکراسی لَخت و تقی زاده وار است. رونق تولید یک موضوع کاملا حاکمیتی است و شرط تحقق آن را رهبری با توجه به تجربه خود انقلاب اسلامی در گام اول بیان کرده‌اند و آن اینکه جوانان مجاهد اهل نماز شب و دعای کمیل، استقلال ی و امنیتی کشور را فراهم کردند.
سال ۹۸ سال سختی نیست؛ برای نگاه مومن انقلابی، سال فرصت کنده شدن ارکان حاکمیتی کشور از نفت تنبل پرور است.

 

 


براندازی رژیم پهلوی به رهبری امام خمینی به همراهی مردم مبتنی بر روش ها و تاکتیک هایی بوده است. این تاکتیک ها را بیشتر بشناسید

 


 

انقلاب

در طول تاریخ تمامی جنبش‌های ی - اجتماعی چندین رکن اساسی برای پیشبرد اهداف خود داشته‌اند. در واقع هر جنبش حاصل تجمع و همکاری ارکانی است که بدون آنها امکان موفقیت آن بعید به نظر می‌آید. در میان این ارکان، رهبری مهم‌ترین عامل برای آغاز، تداوم، پیروزی و تثبیت نهضت‌ها و انقلاب‌ها می‌باشد.

در تعریف مفهوم رهبری آمده است که: رهبری توانایی واداشتن دیگران به کارهایی که احتمالا در غیر این صورت انجام نمی‌دادند، مربوط می‌شود یعنی شکلی از قدرت است. بنابراین رهبری ذاتا رابطه‌ای بسیار نابرابر است. این رابطه ممکن است به دلایلی - از شناسایی طبیعی گرفته تا فشار و حتی اجبار - مورد پذیرش کسانی که تحت رهبری رهبر هستند، قرار گیرد و به این ترتیب وادار می‌شوند تا در جهتی که رهبر اشاره می‌نمایند، عمل کنند. بنابراین می‌توان رهبری ی ملی را قدرتی تعریف کرد که یک فرد یا در برخی موارد، دو نفر یا عده‌ای از افراد که مشترکا عمل می‌کنند، برای هدایت اعضای جامعه ی و برای اقدام در جهتی خاص به کار می‌برد.

انقلاب اسلامی به عنوان یکی از حوادث مهم‌ قرن بیستم میلادی، در راس حرکت خود رهبری امام خمینی را تجربه کرد. امام در سیر تاریخی رهبری خود توانست نهضت اسلامی را با تدابیر ویژه و با استفاده از تاکتیک‌های ویژه و متناسب مبارزاتی به سرمنزل مقصود برساند. امام با شم بالای رهبری‌اش برای هر دوره و عصر و رویداد، رهبری متناسبی را اتخاذ می‌کرد و با این عمل توانست انقلاب اسلامی را در مسیری درست به پیروزی برساند.

کتاب تاکتیک‌های مبارزاتی امام خمینی (ره) تالیف دکتر حسین در زمستان 1390 توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است. این اثر یکی از موضوعات طرح تدوین تاریخ انقلاب اسلامی است که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهیه گردیده است. این کتاب شامل سه بخش می‌باشد که در هربخش از زوایای گوناگون به تاکتیک‌های مبارزاتی امام خمینی (ره) پرداخته شده است. بخش اول با عنوان ویژگی‌های مبارزه و قیام امام خمینی (ره) شامل 3فصل، بخش دوم با موضوع دامنه و گستره‌ی مبارزاتی امام خمینی (ره)  شامل 3 فصل و بخش سوم با عنوان راهکارهای امام خمینی (ره) در دوران مبارزه شامل  4 فصل می‌باشد.

انقلاب اسلامی به عنوان یکی از حوادث مهم‌ قرن بیستم میلادی، در راس حرکت خود رهبری امام خمینی را تجربه کرد. امام در سیر تاریخی رهبری خود توانست نهضت اسلامی را با تدابیر ویژه و با استفاده از تاکتیک‌های ویژه و متناسب مبارزاتی به سرمنزل مقصود برساند

در مقدمه این کتاب می‌خوانیم :

وجود سه عنصر رهبری، حضور مردم و ایدئولوژی انقلابی برای هر انقلابی لازم است. در انقلاب اسلامی ایران نیز پیوند عمیق و آگاهانه‌ ی رهبری و مردم براساس مکتب تشیع عامل محرکه‌ ی انقلاب بود. امام خمینی (ره) مجاهد و مرجع تقلید مبارزی بود که با الهام از سیره نبی گرامی اسلام (ص) و امامان شیعه و در سایه‌ی درس‌آموزی از تاریخ اسلام و کسب تجربه از رویدادهای زندگی، مبارزه با ظلم و جور پهلوی را تکلیف شرعی و الهی دانسته و ابتدا در یک فرآیند نسبتاً طولانی با توکل برخدا و اخلاص در اعمال و رفتار خویش، با تبلیغ و ترویج اسلام ناب محمدی (ص)، مردم و فضای فکری حوزه‌های علمیه را با جریان مبارزه همراه نمود. این کتاب در چهار بخش به رشته تحریر در آمده است

بخش اول

بخش اول با عنوان ویژگی‌های مبارزه و قیام امام خمینی (ره) شامل 3 فصل می‌باشد. در فصل اول با موضوع خصوصیات شخصیتی امام خمینی (ره) و تاثیر آن بر شیوه‌ی مبارزاتی ایشان به موضوعاتی چون؛ از آغاز تولد تا هجرت به قم شامل؛ ((تاثیر روانی شهادت پدر)) و ((از اراک تا قم))، تاثیر پذیری از اساتید و اخلاق دینی شامل: ((عرفان وتذهیب نفس)) و ((تاثیر جهاد اکبر برجهاد اصغر)) پرداخته شده است.

 

تاکتیک های مبارزاتی امام خمینی

 

 

در قسمتهایی از این فصل می‌خوانیم :

در روز بیستم جمادی الثانی 1320/ اول مهر 1281/ 21 سپتامبر 1902 در سالروز تولد حضرت فاطمه‌ی زهرا (س) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزی ایران در خانواده‌ای متدین و فاضل از سلاله‌ ی پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) فرزندی چشم به جهان گشود که او را روح‌ الله نام نهادند. پدر بزرگوار وی مرحوم آیت‌ الله سید مصطفی از معاصران مرحوم آیت‌الله العظمی میرزای شیرازی بود که پس از چند سال اقامت در نجف اشرف و فراگیری علوم و معارف اسلامی به درجه‌ ی اجتهاد نایل آمد و به ایران بازگشت و در شهرستان خمین به راهنمایی و ارشاد مردم و هدایت آنان در امور دینی مشغول شد. حضور آقا سید مصطفی به سبب ناامنی و درگیری‌های خوانین محلی و هجوم یاغیان و اشرار مایه‌ی آرامش و تسلی خاطر اهالی خمین و مانع بزرگی در برابر زورگویان دولتی و خوانین ستم پیشه بود. اما هنگامی که سید مصطفی برای ابراز شکایت از ظلم و بیداد خوانین شهرستان خمین در ذیقعده 1320/ 23بهمن 1281 رهسپار اراک بود، در بین راه مورد حمله‌ی غافلگیرانه ‌ی مزدوران تروریست قرار گرفت و در سن چهل و چند سالگی به شهادت رسید. گرچه با سعی و پیگیری خانواده و اقوام مرحوم سید مصطفی، قاتل – جعفر قلی خان – در 1322ق/ 1283ش در میدان توپخانه‌ی تهران اعدام شد و بستگان سید مصطفی پیروزمندانه به خمین بازگشتند، اما حادثه‌ی مرگ پدر بعدها برای روح‌الله، که در هنگام مرگ آقا سید مصطفی چند ماه بیشتر نداشت، مایه‌ی افتخار و سرمشق زندگی شد و خاطر‌ه‌ای از ایستادگی و شجاعت در برابر ظلم و ستم خوانین و دفاع از محرومین و مستضعفین را در ذهن مردم به یادگار گذاشت و روح‌ الله نیز دوران خردسالی و نوجوانی خویش را در کنار مردم خمین به دفاع از خانه و کاشانه در مقابل اشرار و یاغیان پرداخت.

بخش دوم

بخش دوم با عنوان دامنه و گستره ‌ی مبارزاتی امام خمینی (ره) شامل 3 فصل می‌باشد. در فصل اول با عنوان امام خمینی (ره) و شیوه‌ ی مبارزه در دوران پهلوی اول موضوعاتی مانند: ظهور رضاخان و وضعیت ت، رضا خان و دوران مدارا با ت، رضا خان و دوران مقابله با ت، امام خمینی (ره) و دیکتاتوری رضاخانی، امام خمینی (ره) و تجربه‌ آموزی از اوضاع زمانه و انتقاد از وضع موجود طرح گردیده‌ اند.

در بخشهایی از این فصل آمده است:

 بعد از آنکه در بهمن 1303ش/1343ق مجلس شورای ملی مقام فرماندهی کل قوا را از احمد شاه گرفته و به سردار سپه تفویض کرد، در آبان 1304ش/1344ق نیز سلسله قاجاریه با فشار رضا خان و با مصوبه‌ ای منقرض شد و انگلستان و سپس شوروی بلافاصله حکومت موقت رضا خان را به رسمیت شناختند. روس‌ها حتی به منظور ابراز دوستی خود به رضا خان، نمایندگی خود را در تهران به سفارت کبری ارتقاء دادند. رضا خان برای رسیدن به قدرت و تثبیت حکومت خویش، روش واحدی را در قبال مذهب و فرهنگ دنبال نکرد و خط مشی مذهبی وی قبل از سلطنت و بعد از آن کاملاً متفاوت بود. به نظر می‌رسد یکی از دلایل موفقیت او برای رسیدن به حکومت، ریاکاری، تظاهر به دینداری و حفظ ظواهر شعائر دینی و مذهبی بود و به این وسیله توانست نظر مساعد بسیاری از مردم و ون داخل و خارج را نسبت به خود جلب کند.»

وجود سه عنصر رهبری، حضور مردم و ایدئولوژی انقلابی برای هر انقلابی لازم است. در انقلاب اسلامی ایران نیز پیوند عمیق و آگاهانه‌ ی رهبری و مردم براساس مکتب تشیع عامل محرکه‌ ی انقلاب بود

بخش سوم

بخش سوم با عنوان راهکارهای امام خمینی(ره) در دوران مبارزه شامل چهار فصل می‌باشد.

در فصل اول با عنوان تاکتیک‌های مبارزاتی امام (ره) در حوزه‌ ی فرهنگ به مواردی چون: امام خمینی(ره) و حوزه‌های علمیه شامل: ((امام (ره) و مرجعیت آیت‌الله بروجردی))، ((مخالفت و ممانعت امام خمینی(ره) از انتقال توان علمی حوزه‌ی علمیه قم به نجف)) و ((اصلاحات فرهنگی امام (ره) در حوزه‌ی علمیه قم))، امام خمینی(ره) و ت زمان شامل: ((بهره گیری از توان بالقوه مرجعیت شیعه)) و ((امام خمینی(ره) و نماها))، ترسیم و طراحی آرمانشهر اسلامی شامل: ((امام (ره) و حکمت و فلسفه اسلامی))،(( تبیین تئوری حکومت اسلامی))، ((بیان تئوری ولایت فقیه)) و ((تاکید بر ارزش‌های اسلامی و طرد باورهای الحادی))، تبلیغ در قاموس مبارزاتی امام خمینی(ره)شامل: ((اهمیت و اهداف تبلیغ))، ((بایسته‌های تبلیغ))، ((ابزارهای تبلیغ)) و ((اماکن تبلیغ شامل: کارکرد ارتباطی- رسانه ‌ای مسجد، کارکرد حمایتی- پشتیبانی مسجد، کارکرد فرهنگی- هویتی مسجد و مسجد و حفظ همبستگی در جامعه)) اشاره گردیده است.

در عنوان تبیین تئوری حکومت اسلامی آمده است:

بعد از سقوط سلسله صفویه و جدا شدن علما از بدنه‌ی قدرت ی، فصل تازه‌ای در زمینه‌ ی فلسفه‌ ی ی و اندیشه‌ ورزی پیرامون قدرت و ی در میان علمای دینی آغاز شد و زعمای مذهبی به انگیزه ‌ها و دلایل مختلفی و در شرایط زمانی و مکانی خاص به بیان دیدگاه‌های اسلام در باب ت و قدرت پرداختند. اما نخستین که به شکلی مجزا در قالب نظری به تحلیل و تبیین حکومت اسلامی پرداخت و به شکل عملی در راه استقرار و پیدایش آن تلاش و مجاهدت نمود حضرت امام خمینی(ره) بود.»

 این کتاب در شمارگان 2000 جلد و شامل 496 صفحه مصور می باشد.

امین شفیق

 

 

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


 


امام خمینی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخش ی- بدون شک امام خمینی(ره) یکی از بزرگترین رهبران دینی تاریخ بشریت است، صرف نظر از ویژگی های شخصیتی امام راحل که به تقوا، تهذب و تسلیم محض بودن او در برابر ذات لا یزال الهی بر می گردد و علاوه بر موقعیت ویژه علمی و فقهی ایشان، هوش و نبوغ ی و قدرت پیش بینی و تحلیل قوی و دقیق امام، وی را به عنوان یک رهبر بسیار موفق در طول اعصار معرفی کرد و یقینا" در طول قرن های بعد به عنوان یک شخصیت اسطوره ای از او یاد خواهد شد.

یکی از ویژگی های خاص امام خمینی(ره) قدرت تحلیل بالا و پیش بینی دقیق موضوعات و تحولات بعدی با حداقل خطا بود که موجب شد، امام در طول حیات مبارزاتی خود کمتر دچار اشتباه شود و به گواهی بسیاری از آگاهان برخی از اشتباهات صورت گرفته نیز از سوی دیگران به امام تحمیل گردید.

از سوی دیگر، موضوع "جنگ نرم" از جمله مسائلی است که در عصر ما به یکی از مباحث جدی میان صاحب نظران تبدیل شده و بسیاری از اهل فن اعتقاد دارند، در زمانه ما جنگ نظامی جای خود را به جنگ نرم داده و قدرت ها تلاش می کنند، از راه تاثیر گذاری بر رسانه ها و مطبوعات و مراکز آموزشی، کنترل افکار عمومی را در دست گرفته و به این ترتیب راه های تسلط بر رقبا را طی نمایند.

امام خمینی:

آمریکا با زور سرنیزه به میدان نمی آید، بلکه با قلم به میدان می آید

از جمله سوالاتی که در این زمینه مطرح می شود این است که آیا در کلام و اندیشه امام خمینی(ره) به موضوع جنگ نرم نیز اشاره شده است یا نه؟

در پاسخ باید گفت: امام خمینی(ره) در طول دوران حیات مبارزاتی خود همچنان که به ابعاد مختلف مبارزه توجه کامل داشت، به جنگ نرم، شیوه های آن و ابزارهای مورد استفاده در آن نیز در مقاطع مختلف توجه نشان داد و با تعابیر مختلف دوستداران خود را متوجه آن ساخت.

اهداف دشمن در جنگ نرم از دیدگاه امام خمینی(ره)

به اعتقاد امام خمینی(ره) یکی از راه های مهمی که دشمن از طریق آن جهت ضربه زدن به اسلام و انقلاب اسلامی اقدام می کند، استفاده از روش های جنگ نرم است.

ایشان در یکی از سخنرانی های خود یاد آوری می کنند:" آمریکا با زور سرنیزه به میدان نمی آید، بلکه با قلم به میدان می آید" و به این ترتیب شیوه جنگ غرب علیه اسلام را پیش بینی می کند.

ایشان در تذکری به دوستان انقلاب اسلامی خاطر نشان می کند، نباید از قدرت نظامی دشمن ترسید

"عزیزان، ما از محاصره اقتصادى نمى‏ترسیم، ما از دخالت نظامى نمى‏ترسیم، آن چیزی که ما را مى‏ترساند ، وابستگى فرهنگى است، ما از دانشگاه استعمارى مى‏ترسیم".

امام خمینی

این رهبر فرزانه ایجاد وابستگی شدید فرهنگی به غرب را مهمترین هدف دشمن از راه اندازی جنگ نرم عنوان می کند.

این پیر خردمند، همواره در سخنان خود به عرصه هایی که دشمن از طریق آن تلاش خواهد کرد، به پیکره امت اسلامی ضربه وارد کند حساسیت نشان داده و بخش زیادی از تلاش خود را به اصلاح این عرصه ها اختصاص دادند. به اعتقاد ایشان دانشگاه و رسانه، دو عنصر اساسی و محوری در پیمودن راه سعادت یا رفتن به سمت شقاوت در جامعه امروز ماست.

از دیدگاه حضرت امام، دشمن برای ضربه زدن به اهداف عالیه دین تلاش خواهد کرد، در اولین قدم دانشگاه و دانشجو را از مسیر اصلی منحرف نماید.

ایشان در این زمینه می فرمایند: اما در دانشگاه ها نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزش هاى خودى منحرف کنند و به سوى شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هرچه مى خواهند انجام دهند. اینان می خواهند به این طریق کشور را به غارت زدگى و غرب زدگى بکشانند و این بهترین راه برای عقب نگهداشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه است.

امام خمینی(ره) که در بیان دقیق خود رمز مشکلات موجود در جوامع مسلمین را کشف کرده است، تنها راه مبارزه با این تهاجم را اسلامی کردن دانشگاه ها و توجه به مسائل تربیتی و متعهد بار آوردن دانشجو می داند.

ایشان در این زمینه می فرمایند:

دانشگاه باید عالم درست کند، دانشگاه باید اشخاصى را درست کند که مملکت‏ خودش را اداره کند از حیث علمیت، اداره کند از حیث فرهنگ، نه اینکه غایت آمال این باشد، یک چیزى دستش بیاید برود تو یک اداره‏اى بنشیند".

پیشوای بزرگ امت همواره تاکید داشتند، صحنه مبارزه حق و باطل منحصر به میدان های جنگ نظامی نیست، بلکه فضاهای علمی و آموزشی و مراکز رسانه ای، مهمترین صحنه های تقابل دو گروه حق و باطل اند

در اندیشه امام راحل عرصه رسانه نیز یکی از مهمترین میعادگاه های دشمن برای ضربه زدن به اسلام و آموزه های آن است، ایشان رادیو و تلویزیون را از مهمترین عوامل اصلاح یا فساد جامعه عنوان می کنند: " رادیو و تلویزیون از تمام رسانه هایى که هست‏ حساستر است. رادیو و تلویزیون مى‏تواند یک مملکت را اصلاح کند و مى‏تواند به فساد بکشد. تبلیغات رادیو و تلویزیون مى‏تواند از راه سمع مردم را تربیت یا منهدم کند".

ایشان، در وصیت نامه ی ـ الهی خود از نقش تلویزیون در تغییر هنجارهای جامعه و ایجاد دگرگونی در فرهنگ جامعه سخن می گوید. در باور امام، رادیو و تلویزیون و سینمای فاسد از یک جامعه مولد، یک جامعه مصرف گرا و شهوت خواه می سازد و این دقیقا همان چیزی است که دشمن به دنبال آن است.

توجه امام به عرصه رسانه تنها به سوی رادیو تلویزون معطوف نیست. ایشان ضمن اینکه در مقاطع مختلف، از نقش افراد روشنفکر و متعهد در آگاهی رساندن به آحاد افراد جامعه از طریق درج مقالات در رومه ها و مجلات تجلیل می کند، از نقش منفی رسانه های ضد ارزشی و تاثیر آن در منحرف کردن افکار جوانان و انسانهای کم اطلاع جامعه نیز سخن می گوید.

امام خمینی(ره) در مورد نقشی که رومه ها و مجلات در جنگ نرم دشمن علیه ما ایفا می کنند، می فرماید: " مجله ها با مقاله ها و عکس هاى افتضاح بار و اسف انگیز و رومه ها با مسابقات در مقالات ضد فرهنگى خویش و ضد اسلامى با افتخار مردم به ویژه طبقه جوان مؤثّر را به سوى غرب یا شرق هدایت مى کردند".

امام خمینی

اما در دیدگاه امام استفاده از ابزار رسانه، تنها بخشی از برنامه هدفمند و بلند مدت دشمن صحنه جنگ نرم است. امام خمینی (ره) با دیده روشن بین خود ایجاد مراکز فحشا و فساد و کشاندن جوانان به سوی بی بندباری و بی مسئولیتی را از برنامه های عمده دشمن می داند.

در نظر امام خمینی(ره)، تقویت و حمایت از عناصر خودباخته و منحرف و ایجاد زمینه کار و فعالیت برای این افراد از دیگر برنامه های دشمن برای مقابله نرم با جریان بزرگ اسلامی در جهان است.

ایشان حتی از امکان نفوذ و رسوخ افراد منحرف در میان علمای دینی و حوزه های علمیه نیز سخن می گوید و از متولیان امر می خواهد تا متوجه حضور افراد منحرف حتی در میان حوزه های علمیه دینی نیز باشند

امام راحل در این خصوص می فرمایند: "یکى از راه هاى با اهمیت براى مقصد شوم آنان و خطرناک براى اسلام و حوزه هاى اسلامى نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه هاى علمیّه است که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافى است و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیّاد که با آگاهى بر علوم اسلامى و جازدن خود در بین توده ها و قشرهاى مردم پاکدل و علاقه مند نمودن آنان به خویش و ضربه مهلک زدن به حوزه هاى اسلامى و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب مى باشد".

ایشان همچنین جداکردن علمای دینی و حوزه های علمیه از دانشجویان و مراکز دانشگاهی را نیز از عرصه های جنگ نرم و نقشه های دشمن در مبارزه با اسلام می داند.

امام خمینی:

مجله ها با مقاله ها و عکس هاى افتضاح بار و اسف انگیز و رومه ها با مسابقات در مقالات ضد فرهنگى خویش و ضد اسلامى با افتخار مردم به ویژه طبقه جوان مؤثّر را به سوى غرب یا شرق هدایت مى کردند

امام در توصیه ای به امت اسلامی چنین می گویند: " توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هرچه بیشتر با ان و طلاب علوم اسلامى پیوند دوستى و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشه ها و توطئه هاى دشمن غدّار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادى را دیدند که با گفتار و رفتار خود در صدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند و اگر تأثیر نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند".

پیشوای بزرگ امت همواره تاکید داشتند، صحنه مبارزه حق و باطل منحصر به میدان های جنگ نظامی نیست، بلکه فضاهای علمی و آموزشی و مراکز رسانه ای، مهمترین صحنه های تقابل دو گروه حق و باطل اند .

امام راحل در تبیین دقیق خود از صحنه نبرد فوق روشنفکرمآبان خودفروخته و متحجرین خشک مغز و متعصب را مهمترین گروه ها برای سوء استفاده دشمن به عنوان عوامل جنگ نرم می دانند.

در اندیشه امام دشمن با تاثیر گزاری بر این دو گروه، از هر یک به نوعی در خصوص ضربه زدن به کلیت باورهای اسلامی مردم استفاده می کنند. از گروه اول به عنوان ابزار ستیزه با باورهای عمیق دینی مردم و از گروه دوم به غرض زیر سوال بردن مبانی دینی و اعتقادی استفاده ابزاری صورت می گیرد.

از توطئه های مهمی که در قرن اخیر، خصوصا در دهه های معاصر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می خورد، تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف برای مایوس نمودن ملت ها از اسلام است . گاهی ناشیانه و با صراحت به این که احکام اسلام که 1400 سال قبل وضع شده است، نمی تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند یا آن که اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضرنمی شود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهى موذیانه و شیطنت آمیز به گونه طرفدارى از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهى سر و کار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایى و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خداى تعالى نزدیک و از دنیا دور مى کند و حکومت و ت و سررشته دارى بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوى است چه اینها تمام براى تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیاء عظام است و مع الا سف تبلیغ به وجه دوم در بعض از ان و متدیّنان بى خبر از اسلام تأثیر گذاشته که حتى دخالت در حکومت و ت را به مثابه یک گناه و فسق مى دانستند و شاید بعضى بدانند و این فاجعه بزرگى است که اسلام مبتلاى به آن بود".

امام راحل بعد از بیان همه مسائل فوق در یک توصیه اساسی وحدت کلمه و بیداری و هوشیاری در برابر توطئه های دشمن را مهمترین عامل پیروزی عنوان می کند. ایشان می فرمایند: "از خارج هیچ ترسی نداشته باشید ، از داخل خودمان بترسید از این که با توطئه ها شما ها را از هم جدا کنند".

قبس زعفرانی

گروه جامعه و ارتباطات

 


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها